گور

مقدمه ی کتاب کویر شریعتی

این «بث الشکوی ها » نه کتاب است و نه مقالات ، « صمیمانه ترین نامه ها نامه هائی است که به” هیچ کس” می نویسم» و «سخنی از حقیقت سرشار است که هیچ مصلحتی گفتن آن را ایجاب نمیکند ». و اینها است « حرفهایی که هر کسی برای نگفتن دارد». سخن ، چه …

مقدمه ی کتاب کویر شریعتی ادامه »

غرب، آیا به نجات من هم میاندیشی؟

چقدر این قفس برایم تنگ است من تاب تنگنا ندارم! کو آن مرکب زرین موی افسانه ای که از جانب غرب آمد و جد مرا از گورش نجات داد و برد؟ به آسمان برد به جانب غرب برد آه !کی خواهد آمد؟ که بیاید و فرزند او را نیز که در این تنگنای گور رنج …

غرب، آیا به نجات من هم میاندیشی؟ ادامه »