اسلام شناسی درمشهد و جنجال مخالفان

دکتر شریعتی به رغم اینکه در دانشکده ادبیات تدریس می کرد ولی هفته ای یک بار روزهای پنجشنبه و جمعه شب به تهران می آمد و در حسینیه ارشاد سخنرانی می کرد و اوقات خود را صرف بحثهای علمی و مذهبی مطرح در محافل روشنفکری و دانشگاهی می کرد . تا آن کتاب اسلام شناسی او که حاوی درسهای وی در دانشکده مشهد بود در سال 1347 چاپ و منتشر شد و پس از چندی نخستین اعتراضات از سوی برخی محافل روحانی بر سر برخی مباحث در کتاب اسلام شناسی مشهد درگرفت . البته همه اعتراضات از یک سنخ نبود و از یک روش و قاعده پیروی نمی کرد : اعتراضات از ایرادات ملانقطی مانند نگذاشتن کلمه ( ص ) جلو نام (( محمد )) پیامبر اسلام تا نماز خواندن ابوبکر در مسجد و نیز بحث وصایت امام علی و … را در بر می گرفت . به غیر از برخی روحانیون که دغدغه معرفتی و دینی در طرح این مسائل داشتند و به نسبت توان و ظرفیت خود به نقد و ارزیابی نظریات شریعتی می پرداختند ، جناحی دیگر با غوغاگری و تبلیغات سوء سعی در تحریک عوام و احساسات آنان داشت . این گروه که خود را (( ولایتی ))1 می نامیدند ، ترکیبی از مذهبی های کم سواد و بیشتر منبری و روضه خوانانی بودند که در پیوند با جامعه وعاظ2 به تهمت و افترا و دشنام گویی به شریعتی و حسینیه ارشاد در اطراف و اکناف دست می زدند3 .


شریعتی که در نقد برخی آموزه ها و آداب شعائری ، زبان تند و صریح و عریانی به کار می برد و اعمالی مانند سینه زنی ، زنجیر زنی ، روضه خوانی ، نماز خواندن بدون روح ، حج مناسکی ، توسل به دعا در توجیه درماندگی و جهل ، حب علی داشتن بدون معرفت او ، و … را با روح اسلام اصیل مغایر می دانست از این رو طرح این مسائل خشم عده ای را علیه او برمی انگیخت .
اما انتقاداتی که از سوی برخی محافل روحانی قشری به شریعتی می شد از این قبیل بود :
– مقصر قلمداد کردن شریعتی به اتهام اشارتی به دو کتاب سیره ابن هشام و طبری در تقریر دو مقاله سیمای محمد و هجرت تا وفات چاپ شده در کتاب محمد خاتم پیمبران و کتاب اسلام شناسی چاپ مشهد .

1. گروه (( ولایتی )) شریعتی را (( خرابکار مذهبی )) خوانده و از دولت تقاضا کردند مانع فعالیتهای وی شود . رهنما ص 389
2. با توجه به این که نخستین مخالفان ارشاد و شریعتی اغلب در ردیف وعاظ معروف مساجد تهران بودند می توان دریافت که شهرت و سخنان جدید شریعتی باعث شده بود پایگاه اجتماعی آنان به عنوان یگانه مفسران دین و به این ترتیب ، شهرت و پایگاه اجتماعی و اقتصادی شان به مخاطره افتد . رهنما ص 384
3. بنا به گفته مرحوم مهندس بازرگان ، اتهامات علیه شریعتی تا آنجا پیش رفته بود که او را بی دین ، معاند و ضد خدا معرفی می کردند ، ویژه نامه فرهنگی جهان اسلام با یاد معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی،خرداد وتیر 137 ص 26

– لعن و نفرین به دکتر شریعتی به جهت آنکه چرا در مقاله خود اشاره به نماز ابوبکر کرده و درباره آخرین لحظات حیات رسول اکرم نوشته است : (( پیغمبر از این که یک بار دیگر مسجد را ، و مردم را بر خلاف انتظارش می بیند و از این که مسلمانان بی حضور او شکوه و وحدت خویش را حفظ کرده اند سخت مسرور بود )) در حالی که اصلا ابوبکر نماز نخوانده بود .
– لعن و نفرین به این که چرا در مقاله مذکور نوشته است : (( دموکراسی ، مردم را از رای پیغمبر برای نصب خلیفه و انتخاب جانشین ، بی نیاز نکرده است ))1 .
علی با نقد اسلام تاریخی ، می خواست اسلام آگاهی بخش را وارد زندگی و حیات اجتماعی زمانه اش کند . او می گفت :
مسئولیت اصلی و اصیل ما تنها در یک چیز است و آن در کلمه تجدید بنای مکتبی و مسلکی اسلام با بینشی شیعی ، براساس کتاب ، سنت ، علم و زمان …2
آنچه نسل جوان و روشنفکر ما را آسیب پذیر کرده است یکی نداشتن ایمان و ایدئولوژی و یکی تسخیر شدن به وسیله ایمان و ایدئولوژی غیر است . در آن صورت جوان ما یک طعمه راحت الحلقوم در کام امپریالیسم و استعمار معنوی و فرهنگی و اخلاقی می شود و یک مقلد مهوع میمون واری که هر سازی کوک کنند می رقصد و (( من تشبه به قوم فهم منهم )) !3
تبدیل اسلام از مجموعه سنت های موروثی ، میراث های فکری و فرهنگی و طبقاتی و قومی و اجتماعی قدیم ، تابوهای خرافی ، دگم ها و جزم های شبه مذهبی خرافی ، تعصبات ارتجاعی و عادات و آداب مرسوم (( طبق معمول سنواتی )) … به یک دعوت و بعثت ایدئولوژیک است ، به گونه ای که در آن خدا جهان انسان ، تاریخ ، جامعه و آرمان و جهت و جبهه فکری ، اجتماعی ، انسان و عملی هر فرد یا گروهی که بدان ایمان دارد روشن مشخص و در رابطه ای منطقی و مترقی با هم ، تفسیر شده باشد .
تفسیری نه با فرمولهای علمی (( که با بینش علمی ، روحی انسانی ))4 … در این راه و در این کار است که تعهد امثال ما مطرح می شود و این مسئولیتی است که از ما می خواهند ، هم خدا و هم خلق خدا و چه شکر و شوقی بالاتر از این که خداوند آنچه را در این کار باید و زادی را که در این راه شاید ، به شما ارزانی داشته است و می دانید که در کوله بار هر که در این طریق گام می نهد آنچه باید باشد عشق است و ایثار و اخلاص و تقوی و صبر و خودآگاهی و رنج و ناکامی و استعداد خارق العاده در تحمل سختی5 …

1. برای اطلاع بیشتر از موارد انتقادات و شایعاتی که علیه حسینیه ارشاد و دکتر شریعتی می شد ، مراجعه کنید به نشریه داخلی ارشاد ( ویژه خاطراتی از زنده یاد دکتر علی شریعتی ) شماره 14 ، مهر ماه 1380 که آقای ناصر میانچی آنها را جمع آوری کرده است .
2. م . آ . 1 صص 177 و 178
3. همان ص 178
4. همان
5. همان ص 180 . وظیفه برخی از این روحانیون و پیروانشان درست در مجموعه فعالیتهای حسینیه ارشاد و روشنگریهای شریعتی بر ضد حاکمیت نظام سلطنت و ترویج اندیشه ها و افکار آگاهی بخش ، معطوف به مسائل فرعی و حاشیه ای بود . آقای محمد علی نجفی از شاگردان دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد و کارگردان سینما و تلویزیون زمانه ما را درباره تماس دو تن از اعضای انجمن حجتیه با دکتر که به جای شاه و نظام سلطنت ، بهاییت را دشمن اصلی گرفته بودند می گوید : (( یک شب در حسینیه ارشاد منتظر بودم سخنرانی دکتر شریعتی تمام بشود و با گروهی از دانشجویان برویم خانه ما . بعد از سخنرانی دکتر دو نفر که به انجمن حجتیه اعتقاد داشتند آمدند و با کمال احترام و خضوع بسیار شروع کردند به گفتگو با دکتر شریعتی و حرفشان این بود که شما با این بیان و دانش که دارید در مقابل امام زمان مسئول هستید و حتما باید اقدامی در این زمینه بکنید . ایشان را تشویق می کردند که بیایید در انجمن حجتیه فعالیت کنید . دکتر با متانت و درایت با آنها برخورد کرد و گفت : چرا من نیرویم را بگذارم روی این که اثبات کنیم بهاییت چه اشکالی دارد . من تمام تلاشم را می کنم تا چهره ی درستی از اسلام روشن بشود . و اگر این چهره ی اسلام روشن و مشخص بشود ، هم بهاییت و هم مارکسیسم در مقابل آن تاب نمی آورند . )) دکتر شریعتی در آیینه خاطرات صص 174 و 175

 

منابع :

کتاب  : طرحی از یک زندگی، پوران شریعت رضوی – (همسر دکتر علی شریعتی)

نشر الکترونیکی : وب سایت شریعتی در نیمه حرف.کام، اِنی کاظمی – (Shariati.Nimeharf.Com)

1 دیدگاه دربارهٔ «اسلام شناسی درمشهد و جنجال مخالفان»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *