خاطرات

خاطراتی که دکتر شریعتی یا هم دوره های وی نقل می کنند

گریه پس از خنده

حداقل بیست نفری بودیم که برای دیدن غار (( حراء )) ، (( جبل النور )) را صعود می کردیم . همه جوان بودند و عموما دانشجویانی که در اروپا یا امریکا تحصل می کردند و اینک به طور آزاد و به دور از چشم ساواک دور دکتر جمع شده بودند . برای من دیدن …

گریه پس از خنده ادامه »

سفرهای شریعتی به مکه

یکی از فعالیتهای مذهبی حسینیه ارشاد فرستادن کاروانهای زیارتی به حج بود که هدف موسسه از این کار ، آشنایی هر چه بیشتر افراد و علاقه مندان به مسائل مذهبی و عبادی حج به راهنمایی افرادی بود که با آگاهی و معرفت ژرف و حس و حالی معنوی بتوانند زائران خانه خدا را با روح …

سفرهای شریعتی به مکه ادامه »

علل اصرار موسسین حسینیه ارشاد در بقای شریعتی

موسسین ارشاد که نمی خواستند علی را از دست بدهند به فکر راه حلهایی بودند که مشکلات پیش آمده فرا روی ارشاد را حل کنند و بنا به گفته های آقای میانچی : علل اصرار موسسین حسینیه ارشاد در ابقای دکتر شریعتی و ادامه برنامه های وی یکی احترام به خواست جوانان و دانشجویان مشتاق …

علل اصرار موسسین حسینیه ارشاد در بقای شریعتی ادامه »

درباره اتهام رابطه با ساواک

علی رغم تمام مخالفتها و کارشکنیها که با سخنرانیهای شریعتی می شد او هیچ توجهی به قال و مقال مخالف و موافقش نداشت . آنچه را که وظیفه می دانست انجام می داد تا جایی که مخالفانش به او اتهام ساواکی بودن زدند و این شایعه را تقویت می کردند : … شریعتی هیچ گاه …

درباره اتهام رابطه با ساواک ادامه »

خاطرات احمدعلی بابایی درباره شریعتی

 به یاد آورید آقای مطهری گفته بود آنجا زندان نبود که دکتر شریعتی را برده بودند هتل بود2 . هر روز خانمش پیش او می رفت غذا و سیگار برایش می برد . من این قضیه یعنی همین حرف مرحوم مطهری را ضمن مقاله ای که در سالروز دکتر در کیهان سال که به مناسبت …

خاطرات احمدعلی بابایی درباره شریعتی ادامه »

احسان شریعتی و رنجهای پدرش

احسان می گوید : پدرم سالها رنج بی مزد برد و یادنامه ایمان از دست رفته این قوم دگرگون شده را سرود و در پایان رنجش را به باد دادند و انها که نیارستند نام بزرگان شنود و انها که دم اعجازگر مسیح را نخواستند در کالبد مردگان و نابینایان دمید آواره اش کردند و …

احسان شریعتی و رنجهای پدرش ادامه »