در تعريف طبقه از سوي امام خميني و دكتر شريعتي عناصر مشتركي از جمله درآمد و شغل مشترك، فرهنگ و خلق و خوي مشترك و نيز سبك زندگي مشترك وجود دارد. دكتر در تشكيل طبقه عامل احساس طبقاتي را عمده ميكند كه اين عنصر در نظر امام، فرهنگ و خلق و خوي مشترك گروهي از مردم است كه با آن منش رفتاري مشترك و خاصي را نشان ميدهند.
طبقات ظالم و مظلوم مورد نظر امام و طبقات حاكم و محكوم مورد نظر دكتر شريعتي، بيانگر تضاد و تخاصم طبقاتي در جامعه است كه از نظر استثمار و ظلم و سلطؤ يك طبقه به عنوان طبقه حاكم و ظالم بر طبقؤ ديگر به عنوان طبقه محكوم و مظلوم داراي مضامين مشتركي هستند. تفارق بين ديدگاه امام و دكتر از اين ناشي ميشود كه امام به رابطؤ عامل استعمار طبقات ظالم و مظلوم معتقد است ولي دكتر به رابطؤ عامل مالكيت طبقات حاكم و محكوم اعتقاد دارد. دكتر شريعتي عامل مورد نظر امام يعني استعمار را در ايجاد جامعؤ طبقاتي ميپذيرد، ولي دكتر فراتر از عامل استعمار به عنصر مالكيت به عنوان عامل ايجاد كننده طبقات به صورت عاملي تاريخي و جامعه شناختي در جامعه اشاره ميكند. (8)
در مجموع امام و دكتر به وجود جامعه طبقاتي و تضاد ناشي از آن اذعان دارند، اما با دو ديدگاه خاص خود و به دو عنصر خاص خود در ايجاد جامعه طبقاتي و تضاد حاصله از آن ميرسند. امام با ديدگاهي تاريخي و سياسي به عنصر استعمار در ايجاد طبقات و تضاد طبقاتي بين دو طبقه ظالم و مظلوم نظر دارد، ولي دكتر از ديدگاه تاريخي و جامعه شناختي به عنصر مالكيت در ايجاد طبقات و تضاد طبقاتي بين دو طبقه حاكم و محكوم مينگرد. ديدگاه امام و دكتر دربارؤ طبقه را ميتوان در طرح زير ترسيم كرد.