بیابان

در فنای خویش بقا یافتن!

نسان فواره ای است که از قلب زمین عصیان می کند و در این جستن شتابان و شورانگیزش ، هر چه بشتر اوج می گیرد بیشتر « پریشان و تردیدزده » می شود . اندک اندک هیجانش آرام می گیرد و میل بازگشت او را در انتهای راه انحنایی میافکند که هم صعود است هم …

در فنای خویش بقا یافتن! ادامه »

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر؛من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش

در این هنگام است که می توان نشست و به این شاگرد شگفتی که در اوج پرواز های سبک پر  و زیبایش  ناگهان سقوط می کند فهماند که وصیت چیست ، که نصیحت چیست؟ به او فهماند که این پیغمبر بی امتی که از دنیای دیگری آمده است و با تو از زمین و آسمان …

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر؛من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش ادامه »

مرثیه دکتر علی شریعتی به قلم شهید چمران

ای علی! همراه تو به کویر می‌روم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان عشق، در توفان‌های سهمگین تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بی‌انتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما می‌تازد. ای علی! همیشه فکر می‌کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من   …

مرثیه دکتر علی شریعتی به قلم شهید چمران ادامه »