در چشم های یکدیگر ساکتیم

ماه در اوج آسمان می رود

و ما در گوشه ای از شب

همچنان به گفت و گوی دستها گوش فرا داده ایم

و ساکتیم  و

در چشم های هم یکدیگر را می خوانیم ،

در چشم های هم یکدیگر را  می بخشیم

و من همه ی دنیا را در چشمان او می بینم

و  او همه ی دنیا را در چشم های من می بیند

و ما در چشم های یکدیگر ساکتیم

و در چشم های  هم می شنویم

و در چشم های هم یکدیگر را می شناسیم

و در چشم های هم یکدیگر را می بینیم

و چشم در چشم هم

و گوش به زمزمه ی لطیف و مهربان دست ها خاموشیم

و ماه در اوج آسمان می رود

و او در چشمان  من می خواند که :

حرف های دست ها می شنوی؟

زبان دست ها را می فهمی؟

و من در چشم های او میخوانم که میگوید:

آری میشنوم!

آری میفهمم ،

چه خوب !

دست ها چه خوب با هم حرف می زنند!

_________________

گفت گوهای تنهایی جلد۱

2 دیدگاه دربارهٔ «در چشم های یکدیگر ساکتیم»

  1. یکبار خواب دیدن تو به تمام عمر میارزد
    پس نگو نگو رویای دور از دسترس خوش نیست قبول ندارم…
    آقای کاظمی…

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *