تاثیر اندیشه های شریعتی بر حوزه های علمیه

بروز جناح بندی در مدرسه حقانی را باید ناشی از نفوذ اندیشه شریعتی حتی در محافل سنتی دانست . علی که از همه سو آماج حملات و افتراها و دشمنیها قرار گرفته بود به خاطر طرح مسائل جدی و نو در عرصه دینی و دردمندی و اخلاص در بیان نیازهای نسل و عصر ، کم کم هوادارانی1 در گوشه و کنار محافل سنتی و حوزه های دینی ایران پیدا می کرد و به یکی از سوژه های اصلی در منازعات مذهبی بین موافقان و مخالفان خود تبدیل شده بود و اکنون بعد از قطب بندی در حسینیه ارشاد و تعمیق یافتن شکاف بین روحانیون و غیر روحانیون ، هیئت مدیره و هیئت مشورتی ، مکلا و معمم ، نوبت به مدرسه حقانی و دیگر مدارس و محافل سنتی و مذهبی رسیده بود . این شکاف در درسه حقانی در دو چهره روحانی جلوه گر شده بود : دکتر بهشتی و مصباح یزدی (( روابط آقای مصباح و مرحوم بهشتی که طی سالهای 37 به بعد در قم و بعدها تا رفتن شهید بهشتی به آلمان و بازگشت ایشان در سال 1349 بسیار صمیمی بود به تدریج در این وقت تیره گردید . شهید بهشتی مدافع مشروط اندیشه های شریعتی و آقای مصباح مخالف مطلق بود . در این زمینه نقد و ایرادهایی نیز میان آنان رد و بدل شد . بخشی از انتقادات آقای مصباح نسبت به شریعتی در بحث خاتمیت بود ))2 .

مرحوم بهشتی درباره حسینیه ارشاد و نقش شریعتی در طرح مسائل نوین و بازتاب آن در مدرسه حقانی می نویسد : پیرامون دکتر و کار او و افکار او و کتاب های او و سخنرانی های او و حسینیه ارشاد جنجالی بود ، خوب ، این جنجال بر سر ما هم می ریخت . مدام از ما می پرسیدند درباره دکتر چه نظری داری ؟ درباره کتاب های او چه می گویی ؟ من هم معمولا با صراحت بیان می کردم که دکتر یک قریحه سرشار سازنده و آموزنده است ، خطا و اشتباه و لغزش در کار او هست و نمی تواند نباشد . اما هیچ کس حق ندارد به خاطر این اشتباه ها و لغزش ها ، ارزش های عالی و سازنده او را نادیده بگیرد چه رسد به اینکه به او حمله کند3 .

مکرر گفته بودم آن چیزی که قطعا از اسلام منحرف است روشی است که این آقایان در برخورد با دکتر در پیش گرفته اند . این قطعا ضد اسلام است . این قطعا با آن چیزی که قرآن به ما یاد می دهد که ” فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدا هم الله و اولئک هم اولوالالباب “4 ناسازگار است5 .

1. درباره میزان تاثیر گذاری شریعتی بر طلبه ها و پیدا شدن افرادی به هواداری از وی آقای سید محمد مهدی جعفری می گوید : یک روز در دانشکده الهیات به نزد مرحوم مطهری رفته بودم که آقای سید هادی خسرو شاهی هم آمد . سر صحبت باز شد و آقای خسرو شاهی گفت : آقای مصباح رفته منبر و علیه دکتر شریعتی صحبت کرده طلبه ها گفته اند : به دکتر شریعتی چه کار دارید ؟ آقای مطهری خندید و گفت : بله طلبه ها درست می گویند دکتر شریعتی اشتباه دارد اما نه چیزی که آقای مصباح متوجه شود . شریعتی ان گونه که من شناختم ص 73

 

2. جریانها و جنبشهای مذهبی سیاسی ایران صص 166 و 167

3. دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر (( شدن )) دکتر سید محمد حسین بهشتی انتشارات بقعه چاپ اول 1378 ص 22

4. سوره زمر آیه 17

5. همان ص 22

 

اتخاذ این مواضع از سوی مرحوم بهشتی ، حاکی از تاثیرات شگرف شریعتی بر اذهان و اندیشه های محافل سنتی – مذهبی است1 . به یاد بیاورید که مرحوم دکتر بهشتی جزو حلقه و یاران استاد مطهری در حسینیه ارشاد بود و همراه با مرحوم مطهری در هنگام قرائت متن اعلامیه کلاسهای شریعتی حسینیه را ترک کرد . اما اکنون در سالهای 53 به بعد مرحوم بهشتی با تعدیل مواضع خود نسبت به علی و افکارش از مواضع مطهری دور شده و به رویارویی با مصباح یزدی بر سر افکار شریعتی می نشیند . شاید دلیل اصلی این تغییر نگرش نسبت به شخص علی و افکار او ، فقر فرهنگی حلقه مطهری نسبت به علی و هوادارانش باشد که در پاسخ به نیازهای نسل تشنه و آرمانخواه و داشتن تلقی درست از شرایط اجتماعی – سیاسی می توانستند با طرح مسائل نو و بدیع جوانان را به اسلام و ایمان و تعهد و مسئولیت و ایثار و اخلاق و مبارزه و … بخوانند .

جذب 4 الی 5 هزار دانشجو در کلاسهای علی و ایجاد شور و التهاب ایمانی – انقلابی در بین جوانان و دانشجویان ، حساس شدن محافل سنتی – حوزوی به اندیشه های نو و ابتکاری علی آزاد کردن نیروها جهت مبارزه با رژیم شاهنشاهی پهلوی ، بسته شدن حسینیه ارشاد و … همگی می توانست برای افرادی که دستی در کار دارند نشانه هایی ملموس و شناخته شده از اصالت ، انگیزه و پایداری و اهداف دست اندرکاران آن باشد . و همین تاثیرات شریعتی بر روی افراد بود که مرحوم دکتر بهشتی می گفت : دکتر شریعتی از استعدادها و قریحه های سرشار ، پرارزش و پرخروش زمان ماست .اجازه دهید نگویم “بود” چون او زنده است 2.

همین تغییر نگرش مرحوم دکتر بهشتی نسبت به علی بود که مرحوم مطهری آن را نمی پسندید و به گفته بهشتی : گاهی هم کار ایشان ( مطهری ) با من به اینجا می رسید که می گفت تو    ( نسبت به افکار شریعتی ) آسان گیری می کنی چرا در معیارهای مکتبی سختگیر نیستی ؟ 3

و وقتی دکتر بهشتی در معرض سوالات و انتقادات درباره شریعتی قرار می گیرد می گوید : مواضع من در برابر دکتر شریعتی و کارهای او موضع بهره برداری صحیح است نه لگدکوب کردن نه لجن مال کردن و نه ستایش کردن و بالا بردن بلکه حسن استفاده از سرمایه ای در خدمت هدفی 4

 

1. دکتر عبدالکریم سروش درباره نقش تاثیر گذاری شریعتی بر حوزه های دینی می گوید : مهمترین کاری که مرحوم شریعتی کرد این بود که حوزه های دینی و علمی ما را به اندیشیدن نسبت به سوالات جدید متوجه و بلکه مکلف کرد سوالاتی که تا قبل از او نسبت به انها حساسیت نشان نمی دادند . کتاب نوگرایی دینی ( گفتگوی حسن یوسفی اشکوری با دکتر سروش ) از انتشارات قصیده چاپ دوم سال 1378 ص 111

2. همان ص 15

3. همان ص 30

4. همان ص 64

 

بروز جناح بندی در مدرسه حقانی را باید ناشی از نفوذ اندیشه شریعتی حتی در محافل سنتی دانست . علی که از همه سو آماج حملات و افتراها و دشمنیها قرار گرفته بود به خاطر طرح مسائل جدی و نو در عرصه دینی و دردمندی و اخلاص در بیان نیازهای نسل و عصر ، کم کم هوادارانی1 در گوشه و کنار محافل سنتی و حوزه های دینی ایران پیدا می کرد و به یکی از سوژه های اصلی در منازعات مذهبی بین موافقان و مخالفان خود تبدیل شده بود و اکنون بعد از قطب بندی در حسینیه ارشاد و تعمیق یافتن شکاف بین روحانیون و غیر روحانیون ، هیئت مدیره و هیئت مشورتی ، مکلا و معمم ، نوبت به مدرسه حقانی و دیگر مدارس و محافل سنتی و مذهبی رسیده بود . این شکاف در درسه حقانی در دو چهره روحانی جلوه گر شده بود : دکتر بهشتی و مصباح یزدی (( روابط آقای مصباح و مرحوم بهشتی که طی سالهای 37 به بعد در قم و بعدها تا رفتن شهید بهشتی به آلمان و بازگشت ایشان در سال 1349 بسیار صمیمی بود به تدریج در این وقت تیره گردید . شهید بهشتی مدافع مشروط اندیشه های شریعتی و آقای مصباح مخالف مطلق بود . در این زمینه نقد و ایرادهایی نیز میان آنان رد و بدل شد . بخشی از انتقادات آقای مصباح نسبت به شریعتی در بحث خاتمیت بود ))2 .

مرحوم بهشتی درباره حسینیه ارشاد و نقش شریعتی در طرح مسائل نوین و بازتاب آن در مدرسه حقانی می نویسد : پیرامون دکتر و کار او و افکار او و کتاب های او و سخنرانی های او و حسینیه ارشاد جنجالی بود ، خوب ، این جنجال بر سر ما هم می ریخت . مدام از ما می پرسیدند درباره دکتر چه نظری داری ؟ درباره کتاب های او چه می گویی ؟ من هم معمولا با صراحت بیان می کردم که دکتر یک قریحه سرشار سازنده و آموزنده است ، خطا و اشتباه و لغزش در کار او هست و نمی تواند نباشد . اما هیچ کس حق ندارد به خاطر این اشتباه ها و لغزش ها ، ارزش های عالی و سازنده او را نادیده بگیرد چه رسد به اینکه به او حمله کند3 .

مکرر گفته بودم آن چیزی که قطعا از اسلام منحرف است روشی است که این آقایان در برخورد با دکتر در پیش گرفته اند . این قطعا ضد اسلام است . این قطعا با آن چیزی که قرآن به ما یاد می دهد که ” فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدا هم الله و اولئک هم اولوالالباب “4 ناسازگار است5 .

 

  


1. درباره میزان تاثیر گذاری شریعتی بر طلبه ها و پیدا شدن افرادی به هواداری از وی آقای سید محمد مهدی جعفری می گوید : یک روز در دانشکده الهیات به نزد مرحوم مطهری رفته بودم که آقای سید هادی خسرو شاهی هم آمد . سر صحبت باز شد و آقای خسرو شاهی گفت : آقای مصباح رفته منبر و علیه دکتر شریعتی صحبت کرده طلبه ها گفته اند : به دکتر شریعتی چه کار دارید ؟ آقای مطهری خندید و گفت : بله طلبه ها درست می گویند دکتر شریعتی اشتباه دارد اما نه چیزی که آقای مصباح متوجه شود . شریعتی ان گونه که من شناختم ص 73

2. جریانها و جنبشهای مذهبی سیاسی ایران صص 166 و 167

3. دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر (( شدن )) دکتر سید محمد حسین بهشتی انتشارات بقعه چاپ اول 1378 ص 22

4. سوره زمر آیه 17

5. همان ص 22


اتخاذ این مواضع از سوی مرحوم بهشتی ، حاکی از تاثیرات شگرف شریعتی بر اذهان و اندیشه های محافل سنتی – مذهبی است1 . به یاد بیاورید که مرحوم دکتر بهشتی جزو حلقه و یاران استاد مطهری در حسینیه ارشاد بود و همراه با مرحوم مطهری در هنگام قرائت متن اعلامیه کلاسهای شریعتی حسینیه را ترک کرد . اما اکنون در سالهای 53 به بعد مرحوم بهشتی با تعدیل مواضع خود نسبت به علی و افکارش از مواضع مطهری دور شده و به رویارویی با مصباح یزدی بر سر افکار شریعتی می نشیند . شاید دلیل اصلی این تغییر نگرش نسبت به شخص علی و افکار او ، فقر فرهنگی حلقه مطهری نسبت به علی و هوادارانش باشد که در پاسخ به نیازهای نسل تشنه و آرمانخواه و داشتن تلقی درست از شرایط اجتماعی – سیاسی می توانستند با طرح مسائل نو و بدیع جوانان را به اسلام و ایمان و تعهد و مسئولیت و ایثار و اخلاق و مبارزه و … بخوانند .

جذب 4 الی 5 هزار دانشجو در کلاسهای علی و ایجاد شور و التهاب ایمانی – انقلابی در بین جوانان و دانشجویان ، حساس شدن محافل سنتی – حوزوی به اندیشه های نو و ابتکاری علی آزاد کردن نیروها جهت مبارزه با رژیم شاهنشاهی پهلوی ، بسته شدن حسینیه ارشاد و … همگی می توانست برای افرادی که دستی در کار دارند نشانه هایی ملموس و شناخته شده از اصالت ، انگیزه و پایداری و اهداف دست اندرکاران آن باشد . و همین تاثیرات شریعتی بر روی افراد بود که مرحوم دکتر بهشتی می گفت : دکتر شریعتی از استعدادها و قریحه های سرشار ، پرارزش و پرخروش زمان ماست .اجازه دهید نگویم “بود” چون او زنده است 2.

همین تغییر نگرش مرحوم دکتر بهشتی نسبت به علی بود که مرحوم مطهری آن را نمی پسندید و به گفته بهشتی : گاهی هم کار ایشان ( مطهری ) با من به اینجا می رسید که می گفت تو    ( نسبت به افکار شریعتی ) آسان گیری می کنی چرا در معیارهای مکتبی سختگیر نیستی ؟ 3

و وقتی دکتر بهشتی در معرض سوالات و انتقادات درباره شریعتی قرار می گیرد می گوید : مواضع من در برابر دکتر شریعتی و کارهای او موضع بهره برداری صحیح است نه لگدکوب کردن نه لجن مال کردن و نه ستایش کردن و بالا بردن بلکه حسن استفاده از سرمایه ای در خدمت هدفی 4

 

 

 

  


1. دکتر عبدالکریم سروش درباره نقش تاثیر گذاری شریعتی بر حوزه های دینی می گوید : مهمترین کاری که مرحوم شریعتی کرد این بود که حوزه های دینی و علمی ما را به اندیشیدن نسبت به سوالات جدید متوجه و بلکه مکلف کرد سوالاتی که تا قبل از او نسبت به انها حساسیت نشان نمی دادند . کتاب نوگرایی دینی ( گفتگوی حسن یوسفی اشکوری با دکتر سروش ) از انتشارات قصیده چاپ دوم سال 1378 ص 111

2. همان ص 15

3. همان ص 30

4. همان ص 64

 

منابع :

کتاب  : طرحی از یک زندگی، پوران شریعت رضوی – (همسر دکتر علی شریعتی)

نشر الکترونیکی : وب سایت شریعتی در نیمه حرف.کام، اِنی کاظمی – (Shariati.Nimeharf.Com)

2 دیدگاه دربارهٔ «تاثیر اندیشه های شریعتی بر حوزه های علمیه»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *