چالش بین دکتر یدالله سحابی ،مطهری و بازرگان

نابه هنگام بودن این اطلاعیه اثر بسیار بدی بر اذهان دانشجویان و جوانان گذاشته بود . من بعد از بازگشت به ایران اطلاعیه را دیدم . گفته می شد که آقای مهندس بازرگان از این اتفاق به شدت متاثر شده بودند ایشان پس از چندی توسط فرزند محترمشان آقای مهندس عبدالعلی بازرگان از استاد محمدتقی شریعتی و من دعوت به عمل آوردند که به منزل ایشان برویم . آن شب ما به اتفاق آقای مهندس عبدالعلی به خانه آقای مهندس مهدی بازرگان رفتیم و تا ساعت 12 شب ایشان به شرح و توضیح چگونگی نوشتن آن اطلاعیه و پخش آن پرداختند . و کمال تاسف و اندوه خود را از انجام چنین عملی ابراز داشتند .

آقای مهندس مهدی بازرگان آن شب فرمودند : من علی را بیشتر از بسیاری از همرزمانم قبول دارم و در این اطلاعیه هم قصد نقد اندیشه های اسلامی وی را نداشته ام . هنگامی که به اتفاق آقای مطهری مشغول نگارش این مطلب بودیم صحبت از اشتباهات اصولی و فراوان نبود این کلمات بعدا و بدون اطلاع بنده در متن اضافه شده است . پس از چاپ این اطلاعیه تین چند از آقایان دلسوز و آشنا به مسائل روز2 به عنوان اعتراض ابتدا اطلاعیه را به دفتر کار آقای دکتر یداله حسابی و سایر دوستان می برند . آن موقع من در دفتر کارم نبودم . آقای دکتر یداله حسابی به محض این که آن اطلاعیه را مطالعه می کنند بی درنگ با من تلفنی تماس گرفتند و سوال کردند آیا این حقیقت دارد ؟ شما چنین مطلبی را نوشته و تایید می کنید امضای خودتان است ؟ من در جواب گفتم بلی ، نگرانی شما از چیست ؟ پرسیدند آیا خودتان اطلاعیه را پس ازانتشار خوانده اید ؟گفتم نه! پرسیدند پس این تعبیر اشتباهات اصولی و فراوان یعنی چه؟  

 

1. همان صص 74-76

2. بر طبق خاطرات آقای سید محمد مهدی جعفری افراد مزبور عبارت بودند از آقایان دکتر حبیب اله پیمان ، میرحسین موسوی ، دکتر فریدون سحابی ، محمد بسته نگار و خود آقای جعفری . ن . ک به شریعتی آن گونه که من شناختم ص 75

 

و من که در جریان اضافه شدن این کلمات در اطلاعیه مشترکی که با آقای استاد مطهری نوشته شده بود نبودم اظهار بی اطلاعی کردم و تصریح کردم حتما خود آقای مطهری این کلمات را پس از نوشته شدن متن اصلی اضافه کرده اند1 .

آقای دکتر یداله سحابی با تاسف و غمی که در صدایشان پیدا بود گفتند شما بهتر است مجددا مطالبی بر رد نامه اول از قول خودتان بنویسید و منتشر کنید . چون پخش این اطلاعیه موجب رنجش خاطر دانشجویان داخل و خارج از کشور می شود و این مطالب نظر آنان را نسبت به شما تغییر می دهد و بی اعتماد می گردند . طبق پیش بینی مرحوم دکتر یداله سحابی ، دانشجویان مسلمان کالیفرنیا با نوشتن نامه ای به مهندس بازرگان ضمن ابراز نارضایتی از نوشتن این اطلاعیه ، به استاد مطهری هم به شدت حمله کرده بودند :

بنا بر توصیه های دکتر یداله سحابی قرار بر این می شود که مهندس بازرگان اطلاعیه جدیدی در زدودن برخی ابهامات بر رد اطلاعیه اول بنویسد و آن را منتشر کند . متن اطلاعیه دوم آقای مهندس مهدی بازرگان به این شرح است :

 

 

اطلاعیه جدید مهندس بازرگان در رفع سوء تفاهمات اطلاعیه اول

تهران – به تاریخ دوم بهمن 1356

توضیحی برای دوستان عزیز و برای آشنایان و طرفداران مرحوم دکتر علی شریعتی

مشروحه ای به تاریخ 23/9/56 به امضای مشترک جناب آقای مرتضی مطهری و اینجانب به دست اشخاص رسیده است که با تعجب و تاسف تمام مشاهده شد برخلاف آنچه منظور نظر بوده است تا وسیله خیری برای رهایی از سردرگمی و بازگشت وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که البته موجب رضای خدای متعال خواهد بود برداشت های نادرست از آن مشروحه خود موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آنها در مسائل اساسی و حیاتی و وسیله بهره برداری افراد و دستگاه های مغرض گردیده است .

دو دسته مخالف و موافق با آن که دو نظر و دو نتیجه گیری متضاد داشته اند ولی از جهت عدم توجه به متن و منطوق آن نوشته و در اثر سوء تعبیر یا سوء تفاهم راه مشترکی را پیش گرفته اند .

برای جلوگیری از هر گونه سوء استفاده ، رفع هر گونه سوء تفاهم و محو آثار نامطلوب لازم شد بدین وسیله به ادای توضیحات مختصری بپردازم :

دسته اول یعنی کسانی که نویسنده خدمتگزار آزادی و اسلام و تشیع را بی ولایت و بی دین اعلام می نمودند و لقب اعدی عدو … اسلام به او می دادند حق نداشتند مانند کسی که در کلمه طیبه جز الا الله را برداشته و به لااله می چسبد شهادت ما را که مرحوم شریعتی در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است ندیده بگیرند و به بهانه ی اشاره ای که به اشتباهات فراوان او شده بود اثبات حق به جانبی خود را بنمایند و با وجود تصریحی که به احترام به شخصیت و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به طرف اسلام کرده بودیم ما را تایید کننده اتهامات ظالمانه گذشته خود معرفی بنمایند .  

1. ن . ک به توضیحات ساواک در کتاب استاد شهید به روایت اسناد صص 292 و 293

در طرف مقابل ، شیفتگان فکر و قلم شریعتی و تشنگان انقلاب و حق طلبی را می بینیم . که در نوشته های آن مرحوم ، شعله های سوزان عشق و جرعه های گوارای هدایت یافته ، سرمست از ارادت و احیانا اسیر تعصب گردیده اند و در مطالعه ی آن مشروحه بی نصیب از بی دقتی و بی لطفی نشده اند .

افرادی از این دسته علاوه بر آن که توجه به شهادت های تطهیر و تجلیل ما ننموده بودند . چون توقع نداشته اند که در چهره نگاری محبوب معشوقشان کوچکترین خط ناموزون ببینند ، ستایشی را که از کوشش زیاد او در فرا گرفتن معارف اسلامی و از انصاف و حقیقت جویی او در اعتراف و علاقه به رفع اشتباهات به عمل آمده بود یک نوع توهین تلقی کرده اند . سخت تر از همه آن که جمله ی در مسایل اسلامی – حتی مسائل اصولی – دچار اشتباهات فراوان گردیده است به اندوه و خشمشان انداخته است .

حتی آنجا که دلیل عدم فرصت و محل کافی برای مطالعه بیشتر در معارف اسلامی را تحصیلات عالیه و فرهنگ غربی او ذکر کرده بودیم ، بهره مندی از فرهنگ غربی را به معنای غرب زدگی گرفته اند . در حالی که فرا گرفتن تحصیلات عالیه و فرهنگ غربی برای هر ایرانی مسلمان اروپا و امریکا رفته عیب که نیست وظیفه و امتیاز نیز هست . افتخار امثال دکتر شریعتی کوشش در این راه و ارمغان آوردن دیدگاههای جدید و طرز تفکر تازه برای دریافت بهتر و بررسی وسیع تر معارف بی پایان و حقایق ناشناخته اسلام است .

اگر انتساب تحصیلات عالیه و فرهنگ غربی مرحوم شریعتی ایرادگیری به او تلقی شده باشد باید اعتراف کنیم که خود نگارنده نیز در غالب گفته ها و نوشته هایم مرتکب همین گناه در مواجهه ی اکتشافات و نظریات جدید با آیات و احکام و به کار بردن شیوه های علمی با استفاده از تحصیلات عالیه ی ناچیز و فرهنگ غربی ضعیف شده ام ضمن آن که همیشه اعتراف به اطلاعات ناقص در معارف و متون اسلامی و احتیاج به استمداد از اساتید فن و علمای صاحب نظر داشته ام .

دچار اشتباه دانستن مگر نفی کلی خدمات و رد نظریات و مکتب کسی را می نماید ؟ غرض از مسائل اصولی و اساسی نیز که در آنجا ذکر شده و وعده بحث و نشر آن را داده ایم اصول دین و ضروریات مذهب نبود که قبلا تصریح به عدم گرایش های انحرافی در آن زمینه به عمل آمده بود .

چرا این مطلب می باید وحشت و یاس در جوانان دلبند ما ایجاد کرده باشد ؟ مگر خارج از وحی الهی و غیر از چهارده معصوم هیچ بشری اگر چه همتراز با بزرگ ترین متفکرین جهان چون سقراط و ارسطو و دکارت و نیوتن یا صدرالمتالهین باشد می تواند مصون از خطا و اشتباه تصور شود یا سزاوار هست کسی را چنین بپنداریم ؟

در نزد انسان اشتباه کردن لازمه ی کار کردن است و اشتباه داشتن شریعتی لازمه ی پرکاری و تراوش های فکری فراوان او است .

آیا شرط اصلاح افکار و عقاید و تکامل اجتماعات متحرک بی غرضی و انتقاد نیست ؟

انچه خطرناک و خلاف راه حق و صواب است شخص پرستی – چه مثبت و چه منفی آن – و تعصب و جمود فکری است و انچه به سود جامعه و مورد نیاز مردم پوینده حق و حقیقت است ، آزاداندیشی و سعه ی صدر است .

اگر من که تحسین کننده نبوغ و مدافع حسن نیت و تاثیر عمیق افکار شریعتی عزیز بودم حق نداشته باشم با روح علمی اسلامی و استمداد از آرای پاک علاقه مندان نکته سنجی در اندیشه های ارزنده و اصلاح جویی در یادگارهای بابرکتش بنمایم و حداقل راه تفکر و تحقیق و تصحیح را باز نمایم پس چه کسی چنین وظیفه ی دوستی و اجتماعی و خدایی را باید ایفا نماید ؟

اگر در اجتماع خود تمرین نماییم که هیچ گاه شخصیت ها را ملاک تشخیص حق و باطل قرار نداده به دستور پیشوای بزرگان اشخاص را بر حق عرضه کنیم هم کمتر گرفتار ملالت و دشمنی و تفرقه خواهیم شد و هم افراد شایسته مان پاک تر و عزیزتر خواهند شد .

در این دوران بحرانی تاریخ مملکت از درگاه ذوالجلال اصلاح و اعتای ملت و هدایت و توفیق نسل مسلمان مجاهد را مسئلت می نمایم .

البته این نامه را آقای مهندس بازرگان نوشتند و منتشر کردند . لیکن به گفته دست اندرکاران تاثیر چندانی در زدودن ذهنیت دوستداران شریعتی نسبت به نویسندگان اطلاعیه نداشت . به یاد می اورم که در بازگشت از منزل آقای مهندس بازرگان استاد شریعتی خطاب به آقای عبدالعلی بازرگان اظهار تاسف فراوان می کردند از نوشتن این اطلاعیه و می گفتند که چطور آقای مهندس بازرگان که جز حسن نیت نظر دیگری نسبت به علی نداشت چرا پای چنین متنی را امضا کردند . نوشتن اطلاعیه دوم مهندس بازرگان همانند اطلاعیه اول در سازمان امنیت رژیم پهلوی هم انعکاس خود را داشت1 .

مرحوم مطهری در ادامه مخالفتها و انتقاداتش بر دکتر شریعتی و افکار وی روز به روز مواضع تندتری اتخاذ می کرد و این چیزی نبود جز اشاعه گسترده افکار بدیع و انقلابی دکتر شریعتی در سطح جامعه در پاسخ به نیازهای نسل تشنه و آرمان خواه . مرحوم مطهری به خوبی می دید که اندیشه ها و آرای دکتر مورد پذیرش نسل جوان واقع شده و دیگر استقبال چندانی از برداشتهای سنتی از اسلام نمی شود2 .

 

 

1. استاد شهید به روایت اسناد صص 294-300  

2. در مورد عدم استقبال از اندیشه های سنتی به ویژه افکار مرحوم مطهری در سالهای 55 و 56 آقای سیدمحمدمهدی جعفری خاطره ای به شرح زیر نقل می کنند : در سال 55 جلسه ای بود در منزل دکتر نوفر . همان روزهایی بود که مقاله دکتر شریعتی در کیهان چاپ می شد . انجمن اسلامی پزشکان برنامه اش این بود که در هر هفته چهار جلسه پشت سر هم در یک جا تشکیل می داد و یک نفر سخنران در این شبها درباره یک موضوع واحد سخنرانی می کرد . آن روزها آقای رضا اصفهانی در مورد اصول استنباط احکام توسط مجتهد بحث می کرد . جلسه اول یا دوم بود که آقای اصفهانی سخت به روش مجتهدین حمله کرد و گفت : این چه استنباط احکامی است که امروز مسئله ی زمین را نادیده می گیرند . اگر کسی زمینی را متری یک تومان خریده باشد و متری صد تومان بفروشد می گویند که مشروع است و حق خودش است . آقای علی بابایی در ضمن صحبت های آقای اصفهانی حرف های ایشان را تایید کرد . اتفاقا در آن جمع ایشان تنها کسی بود که دستش در تجارت و خرید و فروش هم بود اما انسان وارسته ای بود که کار تجاری اش را نیز براساس عقیده اش انجام می داد . صحبتهای آقای اصفهانی که تمام شد طبق معمول بحث شروع شد . مهندس معین فر اولین کسی بود که به سخنان آقای اصفهانی اعتراض کرد و گفت : این حرفهای آقای اصفهانی بازار گرم کنی است و حقیقت ندارد . دیگران هم له و علیه محتوای سخنرانی سخنانی گفتند . نوبت به شهید مطهری رسید . ایشان عادت داشت همیشه آخرین نفر باشد که بحث می کند در واقع نظرات همه را به نحوی جمع بندی می کرد . آقای مطهری هم انتقاد تندی به سخنان آقای اصفهانی کرد و گفت : همان طور که آقای مهندس معین فر گفتند این حرف ها برای بازارگرم کنی است . چطور پای صحبت من عده کمی آمده بودند ؟ ایشان این صحبت ها را می کند تا جمعیت جمع بکند . آن روز حدود شصت نفر در مجلس بودند . مثل این که در سخنرانی آقای مطهری حدود بیست نفر بیشتر نبوده اند . دلگیری اصلی ایشان هم در همین موضوع بود و نشان می داد که او به تعداد جمعیت در سخنرانیهایش توجه دارد . شریعتی آن گونه که من شناختم ص 71

  
این است که به جای ریشه یابی معضلات و کنکاش پیرامون مسائل اساسی جامعه و نیازهای نسل تشنه و جوان به دنبال برجسته کردن ضعفهای این و آن و تحریک افراد ذی نفوذ در محافل روحانی بر ضد دکتر شریعتی بود که به قول محمدمهدی جعفری در مورد آن نامه نیز باید عرض کنم که مطالب راجع به دکتر شریعتی که مرحوم مطهری به امام خمینی نوشته اند حاکی از یک عصبانیت است . مسئله شخصی و شاید نسنجیده بود .

مرحوم مطهری در این نامه درباره شریعتی داوری هایی کرده که حقیقتا منصفانه نیست و حتی با دیگر آثار خود ایشان نیز تناقض دارد )) .

منابع :

کتاب  : طرحی از یک زندگی، پوران شریعت رضوی – (همسر دکتر علی شریعتی)

نشر الکترونیکی : وب سایت شریعتی در نیمه حرف.کام، اِنی کاظمی – (Shariati.Nimeharf.Com)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *