رنجم نه دیگر تنهایی؛ که جدائی است و اضطرابم نه زاده بی کسی؛ که بی اوئی .
هبوط چاپ اول ص109
همان ناشناسی که دلم را با او آشنا می یافتم نگذاشت تا با این آشناها که دلم با آنها بیگانگی می کرد بمانم .
هبوط ، چاپ اول ، ص 116
مرا کسی نساخت، خدا ساخت
نه آنچنان که “کسی می خواست”،
که من کسی نداشتم.
کسم خدا بود،کس بی کسان.
او بود که مرا ساخت، آنچنان که خودش خواست.
نه از من پرسید و نه از “من دیگر”م.
من یک گل بی صاحب بودم.
مرا از روح خود دمید.
و بر روی خاک و در زیر آفتاب،
تنها رهایم کرد.
“مرا به خودم وا گذاشت”
کویریات-ص51
هر بار که این عکس دکتر را می بینم.. آه دِلَم تنها می شود..
مادرم می گفت که عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب اما حالا هزار شب است که پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکردم
اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است.
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت.
اخلاص: یکتایی در” زیستن ” یکتایی در” بودن” یکتویی در “عشق”
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود. افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند وبزرگترین دردش رابی آبی نامیدند .
در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمشان داریم و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم شاید این است دلیل تنهایی مان.
در عجبم از مردمی که خود زیر ظلمو ستن زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزاد زیست
چه بیهودگی عام و چه « برزخ» بی پایانی است « بهشتی » که در آن « او » نیست. (هبوط چاپ اول، ص 18)
خدایا ! تو در آن بالا بر قله بلند الوهیتت ، تنها چه می کنی ؟
ابدیت را بی نیازمندی ، بی چشم به راهی ، بی امید چگونه به پایان خواهی برد؟
ای که همه هستی از تو است ، تو خود برای که هستی؟
چگونه هستی و نمی پرستی؟
چگونه نمی دانی عبودیت از معبود بودن بهتر است؟
نمی دانی که ما از تو خوشبخت تریم؟
ای خدای بزرگ ! تو که بر هر کاری توانائی !
چرا کسی را برای آنکه بدو عشق ورزی ،
بپرستی ،
بر دامنش به نیاز چنگ زنی ،
غرورت را بر قامتش بشکنی ،
برایش باشی ، نمی آفرینی؟
چرا چنین نمی کنی ؟
مگر غرورها را برای آن نمی پروریم تا بر سر راه مسافری که چشم به راه آمدنش هستیم قربانی کنیم ؟
خدایا تو از چشم به راه کسی بودن نیز محرومی ؟! (گفتگوهای تنهایی ، ص 818)
هیچ نخواهد بود ، کلمه خواهد بود و آن کلمه خدا خواهد بود .
کلمه ای که دیگر ، هرگز وسوسه جستجوی مخاطبی را نخواهد داشت ،
کلمه ای که هرگز خود را به گفتن نخواهد آلود
(گفتگوهای تنهایی ص 761)
ترجمه ترکی سخنان دکتر علی شریعتی توسط علی نوشادی
آدیمی دد م قویوپ، شهرتیمی بیوک ددم ،یولومی گرگ اؤزوم گئدم، یولومی گرگ اؤزوم گئدم. (دکترعلی شریعتی، ترجمه شده به زبان ترکی آذری توسط علی نوشادی)
اؤلن زامان یاتاجاییق،پس دیری کن آییق قالاق!(ترجمه از جملات دکتر شریعتی)
سلام من تمامیه سخنان استادو بصورت پیامک به دوستانم میفرستم و انهاهم همینتور به توری که تو این کار رقابت شدیدی داریم
معلمی را میستایم که چه اندیشیدن را نه؟بلکه چگونه انیدیشتن را به من بیاموزد.
سلام این جمله مال استاد مطهریه نه دکتر شریعتی .هرچنددکتر شریعتی یکی از بزرگ مردان تاریخ است
مهدیه بی خیال!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالم از آدمایی که فقط شعار میدن به هم میخوره.
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سال ها به اجبار خواهیم خفت!
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سال ها به اجبار خواهیم خفت!
ممنون.
خوب بود.ازخدامیخواهم کمکم کنه این جملات روباجدیت بهش عمل کنم.
سلام
به نظر من سخنان دکنپتر شریعتی رو باید در کتابهای تحصیلی نوشت
واقعا که زیبا با معنی و شیوا هستن
فعلا که کتابهای مدارس شده جای اشعار پوچ جناب آقای حداد خان……
بسیار عالی بود باسخنان کوتاه ودلنواز علی نوشادی شبستری از مطالب زیبایتان تشکر می نمایم:
محمد(ص) خاتِم نبوت و خاتَم انسانیت است. علی نوشادی شبستری
بهترین نسخه دردمندان تجویز امید در دلهای نا امیدشان است. علی نوشادی شبستری
گوارایی جوی ازچشمهء آنست و سر چشمهء پاکی هاو زدودن گناه، نماز بی ریا ست. علی نوشادی شبستری
آنچه هستیم ده درصد توان ماست. با صد در صد چه از ماست. علی نوشادی شبستری
بترس !از شیشه گری که خرده شیشه زیادی دارد. علی نوشادی شبستری
سرانجام جاری شدن قطرات عشق نزول باران رحمت است. علی نوشادی شبستری
مکث، پایان رقص زندگیست. علی نوشادی شبستری
تنها داعی مباش ساعی هم باش. علی نوشادی شبستری
دریا ریا کارنیست چرا که مرواریدهایش را در قلبش نگه می دارد. علی نوشادی شبستری
افکار مثبتِ جاری و ساری، زاینده رودند. علی نوشادی شبستری
صِله پایان فاصله است. علی نوشادی شبستری
امروزه اگر خاکی باشی رویت آسفالت می کشند. علی نوشادی شبستری
قطره ای باش که دریا تشنه ات باشد. علی نوشادی شبستری
قناعت، دروازه مناعت است. علی نوشادی شبستری
عشق، ترانه زندگی و موسیقی ریتم آن است. علی نوشادی شبستری
با زندگی انگلی، هیچ گُلی نخواهیم کاشت. علی نوشادی شبستری
برای دوستی راستین، باید آستین بالا زد. علی نوشادی شبستری
عدالتی نیست، هرجا که بَشر به شَرّ روی آرَد! علی نوشادی شبستری
افکاری که زاینده نیست پاینده نیست. علی نوشادی شبستری
دروغگو چون یخی است که از خجالت آب خواهد شد. علی نوشادی شبستری
برای مشاهده سخنان جدید ایشان به وب سایت noshadishabestari.blogfa.com
مراجعه فرمائید.
خیلی زیبا بود.
سلام، ترجمه ترکی سحنان دکتر شریعتی که آقای نوشادی شبستری انجام داده اند مانند سخنان دکتر بسیار زیبا ودلنشین است لطفا آن را هم درسایت بگذارید
سخنی که از دل بیاد به دل میشینه کاش بقیه مردمم به فکر یافتن راهی باشن که بعد از مرگشونم همه به یاد داشته باشنشون نه اینکه از رفتنشون خوشحال شن
عشق در ذهن نیست در ذات آدمی است.آنکه عاشق است همه چیز برایش از جنس و رنگ دیگری است.و من دنیا را رنگین کمان احساس می بینم در کنار همه غمها و گره های ناگشودنی می توان عاشق بود
از گرد آوردنده این صفحه جهان سپاس مصالب کاملا مفیدی است انشا ا… که مثمر ثمر واقع شود.
کاش دزدان عاشقی را از وجودم میربودند تا دگر محتاج چشمان سیاه او نباشم آن کسی که در دام چشمانش مرا افکنده بود دیدمش عشق را تعارف به یک بیگانه کرد…عشق را آلوده کرد
عجب آدم جالبیه دکتر شریعتی- عشق می کنم ولی جملاتشو می خونم چقدر با معنی و قشنگن- قدر اینجور شخصیت ها هیچ وفت موقع بودنشون دونسته نمی شه!!!!!!!!!!!!
خیلی استاد رو دوستشون دارم.واااااای دیوونه ی حرفاشم
یادمان باشد که اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق زهر بی سروپایی نکنیم
افسوس که دیگر در میان ما نیست
عاشقشم
سلام به روح پر فتوح آموزگار شهید دکتر شریعتی….چقدر زیباست”من ستایشگر معلمی هستم که به من اندیشیدن را بیاموزد نه اندیشه ها را”شریعتی
چقدر روح بلندی داشته دکتر شریعتی.من با خوندن جملات زیبا و بی ریاش واقعا آروم میشم.و الان قول میدم که راه این عزیز را با عملی کردن سخنانش در زندگیم ادامه بدم.خدایا کمکم کن
باسلام باتشکر از اقدام زیبایتان لطفا ادرس دقیق مطالب را بنویسید .بازهم ممنون
روحش شاد ، من که واقعا از خواندن کتاب های دکتر لذت میبرم خیلی تفکرات من سوق پیدا کرد و الان با سن 25 سالگی خوشحالم که از نوجوانی آثار دکتر را خواندم ، نه متحجر دینی شدم و نه روشنفکر صرف. ولی اینو صادقانه بگم که در این جامعه پر ریا همیشه ته صف هستم من و برادرم تاوان های سنگینی برای این نوع طرز تفکرمان دادیم ، و از خدا عوضش را خواسته ام چرا که در این زمانه صادقانه زندگی کردن خیلی خیلی سخت شده و مانند بره تیکه پاره شدیم توسط گرگ ها زمانه.
روحش شاد ویادش گرامی.
بسیار زیبا و تامل برانگیز
از لحظه به لحظه زندگی کردن گریزی نیست ،
باید هر لحظه را چنان زندگی کنی که گوئی واپسین لحظه است ،
پس وقت را در جدل ، گلایه ، و نزاع تلف نکن ،
شاید لحظه بعد حتی برای پوزش طلبی در دست تو نباشد
باید با روح خود آشنا شده و سعادت را در اعماق روح و قلب خود جستجو کنیم
حکمت درختی است که ریشه آن در قلب است و میوه آندر زبان
نهایتا” قابل تامل است که بدانیم از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند
به نظر من بیانات مهندس فرجی نیا که در گرایش عمران صاحب نظره بسیار متین و شیواست و از شما دوستان عزیز می خوام با توجه به اینکه معتقده سعادت بشر در کوشش و عمله اونو سرمشق خودتون قرار بدید . امیدوارم که موید باشید
با سلام و تقدیر از بیانات بسیار شیوا و متین مهندس فرجی نیا ، اینو میدونستم که شما علاوه بر راه و ساختمان در کلام ادبی هم صاحب نظر هستید
این سخن شما همیشه مد نظر من بوده و هست : سعادت بشر در کوشش و عمل است .
واقعا حرفاش به دل میشینه من عاشقشم…
سلام دوستان خوبم….شایدباورتون نشه الان که این سخنان استاد همیشه زنده ام رامیخوانم اشک درچشمانم حلقه زده…..ممنون از شمابخاطر زحمت زیادی که بخاطر دکترشریعتی کشیدین….تروخدا به من هم سربزنید…من لینکتون کردم..اگه دوست داشتین لینکم کنید….یاعلی….خدانگهدار
یادمان نرود که ! آن چیز در جستجو ی آنی , آنی
البته این جمله از دکتر شریعتی نیست
همانا عشق از زندگی کردن برتر و دوستداشتن از عشق بالاتر است، من هیچگاه دوستداشتن خودرا تا بالاترین قله های عشق پایین نمی آورم…. دکتر شهید علی شریعتی
(روحش شاد و یادش بخیر و نامش همواره گرامی باد)
سلام
نوشته هاتون خوب وجالبن ولی به روز نیستن
ایشان واقعا مردی بود که همیشه به دنبال حقیقت بود.امروز درکشورما چنین افرادی وجود نداره اگر هم باشداجازه ی حرف زدن سهله،اجازه ی تفکر هم نمی دهند…
واقعا عالیه مرسی
واقعا عالیه مرسی
عاقبت خاک شود حسن جمال من وتو خوب وبد میگذرد وای به حال من وتو
با سلام خدمت دوستان عزیز :
ما راست قامتان تاریح ابدی خواهیم ماند و تا او نیاید همینه
پس منتظریم
سلام ای بعد از ما آیندگان رفتنی
بر شما خوش باد این غم خانه ناماندنی
افتادگی آموز گر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
هرکس هم نفسم شد دست آخر قفسم شد
من ساده به خیالم همه کار و کسم شد
تا سگ نشوی و کوچه و بازار و نگردی
هرگز نشوی گرگ بیابان حقیقت