كويريات (کویر)

كويريات از دکتر علی شریعتی

روح مذهبی

من ان تازه مسلمانی نیستم که به امام مذهب خویش بگوید حقیقت را بگو ، آنچه هست بگو ، به مصلحت حرف نزن ، با همکیشانت تعارف نکن ،ایمانت  را از مومنت پوشیده مدار نه! من یک نو مسمان احساساتی نیستم که با چهار تا مجلس روضه و منبر اسلام شناسی مطالعه ی تاریخ ادیان …

روح مذهبی ادامه »

زندانی چهار «زندگی»

نگاهی که شهر ها و آبادی ها را می نگرد ، در« کویر» هیچ نمی یابد. نگاهی دیگر هست که آنچه را در آبادی ها و شهر های شلوغ و پر هیاهو و رنگارنگ نیست در کویر می تواند یافت. برای دیدن برخی رنگ ها و فهمیدن برخی حرف ها ، از نگریستن و اندیشیدن …

زندانی چهار «زندگی» ادامه »

انسان گمگشته ی این خاکستان نا آشنا

انسان گمگشته ی این خاکستان نا آشنا ، که خود را در زیر این آسمان کوتاه و غریب گرفتار می دیده ، سراسیمه و پی گیر ، در راه جستجوی آن «بهشت گمشده ی»خویش که می داند هست ، بر هر چه می گذشته که از او نشانی می یافته ، به نیایش زانو می …

انسان گمگشته ی این خاکستان نا آشنا ادامه »

انسان را خدا بر گونه ی خویش آفرید

خداوند : «بنده ی من مرا پیروی کن  تا همچون خویشت سازم» …. انسان را خدا بر گونه ی خویش آفرید…. و اکنون بر فراز مناره ی معبد خویش که از قلب تاریخ بشری سر کشیده است به تماشا می نگرم و به اعجاب می شنوم که به زبان کفر و دین ، دین و …

انسان را خدا بر گونه ی خویش آفرید ادامه »

تنها آینده است که حرف خواهد زد

ترجمه ی دکتر شریعتی از قسمتی از کتاب احلام یک سالک  اثر ژان ژاک روسو   «هفتاد سال را بر روی زمین گذراندم اما فقط هفت سال زندگی کردم» امروز روز عید پاک است بی شک از آشنایی من با خانم وارن پنجاه سال می گذرد ! در این ایام وی بیست و هشت ساله …

تنها آینده است که حرف خواهد زد ادامه »

لوح محفوظت

آن خلوت بیکرانه  ی خاموش و سرد را چگونه بر دوش می کشی؟ چگونه پر میکنی؟ حرفهایت را با که می گویی؟ غم هایت را به که می دهی؟ ناله هایت را چه می کنی؟ برای قصه هایت مخاطبی نداری؟ برای تنهایت یادی نداری؟ برای دردهایت نمی نویسی؟ کسی نداری که در ان خلوت ساکت …

لوح محفوظت ادامه »