گفتگو

-سوال : بوی اندوه طعم سخنانتان طبیعی است ، اما ضعف و یأس را در چهره ابوذر و حجر دیدن هولناک است. !
شریعتی : ضعف و یأس ؟ هرگز ! این دو فرزند نامشروع زوجی است که در آن ، پدر « کفر » است و مادر « خود خواهی ».
…..
– پنج اثر از میان آثارتان انتخاب کنید به طوری کلی آنچه که عالی ترین می شمارید که در زندگی معنوی خود آفریده اید .
– شریعتی : بی تردید ، اینها همان آثاری است که نتوانسته ام بنویسم .

– برای چه؟
-شریعتی : برای که !

– از میان همین کتابهایی که از شما در دست داریم دو کتاب انتخاب کنید ؟
– شریعتی : برای خودم «کویر» ، برای مردم « اسلام شناسی 1و2»

– چرا خودتان را از مردم تفکیک می کنید ؟
شریعتی : مردم ناچار نیستند آبادی را ترک کنند و سر به برهوت وحشت و حیرت کویر بگذارند .…(آوردن قسمت هایی از کویر ، معبد )

– به هر حال یک آگاهی است.
-شریعتی : آگاهی؟ آری ،شک نیست که «خود آگاهی» است

– شما معتقدید که «میوه ممنوعه» را به مردم نباید نداد؟ یعنی نباید به خودآگاهی برسند .
شریعتی :اول مردم باید « آگاهی»پیدا کنند و سپس «خود آگاهی » ..

آنها که عشق را در زندگی خلق جایگزین نان می کنند فریبکارانند که نام فریبشان را زهد گذاشته اند.

_______
ضمیمه گفتگوهای تنهایی ، ص 1017

3 دیدگاه دربارهٔ «گفتگو»

  1. اگه خودگاهی نباشه آگـــــــــــاهی برای کی دکتر ؟ انگیزه با خودآگاهی میاد نه با آگاهی ؛

    بعدش آگاهی کجاست وقتی آزادی نباشه هان؟

    مگه هگل به درستی نگفته :

    هر چه آزاد تر آگاه تر و هر چه آگاه تر آزادتر!

    ما مردم ؛ خفه ایم از هر طرف دکتر !!

  2. با درود و احترام
    دوست گرامی از طریق جستجو در گوگل با وب لاگ خوب شما آشنا شدم
    تبریک میگم ، وب زیبایی دارید
    تائید می کنید تبادل لینک کنیم ؟
    در صورت تائید ، لطفا این سایت را با عنوان ” مقالات دانشجویی” لینک نمائید و اطلاع دهید که شما را باچه عنوانی لینک کنم
    http://www.unipaper.ir
    سپاسگذارم از توجه شما

    التماس دعا …

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *