جای نشستن نیست
بروی این زمین برای شاهینی چون من جای نشستن نیست دکتر علی شریعتی گفتگوهای تنهایی “صفحه ۳۸”
بروی این زمین برای شاهینی چون من جای نشستن نیست دکتر علی شریعتی گفتگوهای تنهایی “صفحه ۳۸”
نزدیک تر به خدا من باید فرود آیم ، نباید بنشینم ، سال هاست ، از آن لحظه که پر بر اندامم رویید و از آشیان ، از بام خانه پرواز کردم همچنان می پرم. هرگز ننشسته ام ، و دیگر سری نیز به سوی زمین و به شواد پلید شهرها و بام های کوتاه …
دوستانی که جملات جدید دارند می توانند در بخش نظرات ارسال کنند تا دیگران از آن بهره برند. مسئولیت زاده توانایی نیست زاده آگاهی ست. و انسان بودن. دلی که از بی کسی غمگین است، هر کسی را می تواند تحمل کند. ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهای است که برای نگفتن دارد. عشق …
رنجم نه دیگر تنهایی؛ که جدائی است و اضطرابم نه زاده بی کسی؛ که بی اوئی . هبوط چاپ اول ص109 همان ناشناسی که دلم را با او آشنا می یافتم نگذاشت تا با این آشناها که دلم با آنها بیگانگی می کرد بمانم . هبوط ، چاپ اول ، ص 116 مرا کسی …
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن …
مگر نه اشک، زیباترین شعر و بیتاب ترین عشق و گدازانترین ایمان و داغترین اشتیاق و تبدارترین احساس و خالصترین گفتن و لطیفترین دوست داشتن است که همه، در کوره یک دل، به هم آمیخته و ذوب شدهاند و قطرهای گرم شدهاند، نامش اشک؟