مخالفت روحانیت با شریعتی در سه مرحله

علی رهنما واکنش روحانیت را در قبال علی و آرای وی به سه مرحله تقسیم کرده است1 .
نخستین مرحله ی حمله به شریعتی به شکل یک ارکستر هماهنگ آغاز شد که اساسا توسط گروهی از وعاظ عوام پسند و آتشین مزاج موسوم به (( ده نفر از مخالفان شریعتی )) که در سطوح پایین سلسله مراتب روحانیت شیعه قرار داشتند رهبری می شد . مرحله بعدی از سوی گروهی از روحانیون سرشناس که با مدرسان حوزه ی علمیه ی قم و نشریه ی معروف درس هایی از مکتب اسلام همکاری داشتند هدایت می شد . سومین مرحله ، مرحله ی صدور فتوا از سوی مجتهدان و مراجع تقلید بود . این فتواها که از لحاظ اهمیت و اثرگذاری متفاوت بودند نخستین بار در مرداد ماه 1351 / اوت 1971 صادر شد و تا پس از مرگ شریعتی هم ادامه یافت .

مرحله اول : گروه ولایتی
نخستین انتقادها بر مقاله از هجرت تا وفات شریعتی به خصوص بخشهایی از آن که به نماز خواندن ابوبکر مربوط می شد ، به دست هسته ای نزدیک به بیت یکی از مراجع به نام آیت اله میلانی تحت عنوان معرفی نامه ارشاد نوشته شده بود .

1. رهنما ص 382 . آقای رهنما نام و موقعیت وعاظ ولایتی را بدین صورت توضیح می دهند : (( وعاظ مخالف شریعتی برای آن که خود را از آن چه که به زغم شان گفتمان سنی و ضد شیعی شریعتی محسوب می شد مبرا جلوه دهند ، خود را ولایتی می خواندند . اعضای این گروه عبارت بودند از سید ابراهیم میلانی از دوستان سابق شریعتی که در مشهد و تهران مجالس وعظ و روضه خوانی داشت ، شیخ قاسم اسلامی از واعظان اصلی مسجد شیشه در خیابان جامی تهران ، شیخ محمد علی انصاری قمی که در مسجد آیت اله تنکابنی تجریش وعظ می گفت ، حسین روشنی که امام جماعت مسجد مفت آباد بود ، و ابراهیم انصاری زنجانی که از وعاظ معروف تهران بود . این پنج نفر در انتشار اغلب جزواتی که در فاصله ی سال های 1350 و 1355 / 1971 و 1976 ، علیه شریعتی به چاپ رسید نیز نقش موثری ایفا کردند . شیخ احمد کافی نیز که از واعظان معروف تهران بود و در مهدیه به فاصله ی اندکی از بازار روضه خوانی های پرآوازه ای داشت در آبان ماه 1350 / نوامبر 1971 ، با شدت وحدت تمام به ارکستر ضد شریعتی ملحق شد و علنا شریعتی را به سنی گری ، استهزای اصول و مبانی مذهبی و تضعیف ایمان مسلمین متهم کرد . شیخ محمد تقی فلسفی متنفذترین واعظ تهران ، جواد مناقبی و سیدعلی نقی تهرانی هم با این عده در ارتباط بودند .
حاج اشرف کاشانی از وعاظ معروف تهران نیز که با دزد و راهزن خواندن ابوذر اسوه و سرمشق اسلامی شریعتی ، به شریعتی اعلان جنگ کرده بود از جمله اعضای گروه ولایتی بود )) همان صص 382 و 383

این جزوه سراسر ناسزا و توهین امضای سید صدرالدین جزایری و پسرش سید مرتضی جزایری1 و سید مرتضی عسکری را در پایان خود داشت که بیشترین موارد انتقاد حول محور اختلافات شیعه و سنی دور می زد که به زغم آنان شریعتی با گرایشات سنی گری و وهابی گری ، قصد داشت این اختلافات را به نفع اهل سنت مخدوش کند ! این سینه چاکان ولایت ، نام (( یزیدیه ی اضلال )) را برای حسینیه ارشاد انتخاب کرده بودند اصطلاحی که گویا توسط سید مرتضی جزایری ساخته شده بود2 .
علی در کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی ضمن بحث مبسوطی درباره منطق تشیع صفوی ! و نمونه اعلای آن – سید مرتضی عسکری3 – به معرفی متن اعلامیه (( معرفی نامه ارشاد )) می پردازد که به دست جزایری ها و سید مرتضی عسکری نگاشته شده است . علی برداشت خود را از انگیزه ها ، عوامل و اهداف چاپ و تکثیر این معرفی نامه چنین توضیح می دهد :
متن اعلامیه (( معرفی نامه ارشاد ))4
این (( معرفی نامه )) در پنج صفحه پلی کپی شده است و از سه سال پیش به طور مداوم تکثیر می شود .
در رمضان امسال که توطئه به اوج رسید این را در هزارها نسخه باز تکثیر کردند و در همه مجالس و مساجد پخش نمودند ، به صورت (( خاصی )) ، یعنی دست های ناپیدا پیش از آنکه مردم جمع شوند در مساجد و تکایا می گذاشتند و مردم که برای اقامه نماز و شرکت در مراسم مذهبی می آمدند نسخه های آن را می یافتند . ناشران هراس داشتند که مردم پخش کنندگان این نشریه را ببینند و احیانا بشناسند !
این که از میان ده ها کتاب و رساله و نشریه و مقاله ، تنها این اعلامیه را به عنوان (( سند منطق تشیع صفوی )) انتخاب کرده ام به این دلایل است :
1. این نوشته اولین نغمه ای است که از این (( ارکستر بزرگ سازی و ضربی )) که بعدها به نواختن آغاز کرد برخاست .
2. اکثر کسانی که در هایاهوی اخیر علیه ارشاد و من به نشر کتاب و رساله و اعلامیه و تبلیغ و تحریک و غیره پرداختند شخصیت هایی از قبیل هندوانه فروش و شاگرد کبابی و عضو سابق شرکت نفت و پاسبان بازنشسته و نختاب و غیره بودند که اخیرا به لباس روحانیت درآمده و به کسب جدید خرید و فروش دین پرداخته اند و هر چند در تشیع صفوی این تیپ از فضلا و محققان و علما هم غالبا جلوترند ولی از نظر فنی و تحقیقی کارشان قابل استناد نیست ، برخلاف ناشرین این (( معرفی نامه )) که بهترین نمونه های معروف طرز فکر و نشانه نقش اجتماعی و شخصیت اخلاقی روحانیت صفوی اند .

1. معاشرت مرتضی جزایری با بیت آیت اله میلانی و انتخاب وی به عنوان مشاور سیاسی آیت اله باعث شده بود جزایری ها در میان وعاظ تهران اعتبار بیشتری کسب کنند به این ترتیب تصادفی نبود که جزایری ها نخستین وعاظی بودند که به مبارزه با ارشاد شریعتی برخاستند و آیت اله میلانی هم نخستین روحانی عالی رتبه ای بود که به تقبیح شریعتی و ارشاد مبادرت نمود . به نقل از رهنما صص 383 و 384
2. همان ص 344
3. مهندس بازرگان می گوید مرتضی عسگری گفته بود : (( شریعتی اعدی عدو دین است )) ن . ک . شخصیت و اندیشه شریعتی به کوشش جعفر سعیدی ص 26
4. م . آ . 9 صص 57-60

یکی حضرت آیت اله سیدصدرالدین جزایری ، روحانی مشهور و دیگری جناب آقای سید مرتضی جزایری – آقا زاده ایشان – از شخصیت های نمایان این جناح ، که متن را تهیه نموده اند و سومین ، جناب آقای سید مرتضی عسکری متخصص معروف مذهب تشیع صفوی که صاحب تالیفاتی نیز هستند و اخیرا از عرق بازگشته اند و در تایید اتهامات این نوشته و رد بر اینجانب بر آن حاشیه نوشته اند که به عنوان بهترین نمونه منطق و نوع دفاع مذهبی و انتقاد علمی و تحلیل عقلی و تحقیق تاریخی در تشیع صفوی می تواند برای پژوهش گران مسائل اسلامی و اجتماعی سند ارزنده ای به شمار آید و از این نظر ، عین نوشته ایشان را با خط خودشان در اینجا گراور می کنیم .
3. این نوشته بر خلاف دیگر نشریات اخیر ، اختصاصا علیه شخص من نیست ، متعلق به دوره ای است که من در مشهد بودم و برای کنفرانس در دانگشاه ها که به تهران می آمدم ، گاهی سخنرانی ای در ارشاد می کردم و مسئولیت علمی و تبلیغی ارشاد به عهده گروهی از علما و خطبای برجسته و مشهور و موجه مذهبی بود و لبه تیز حمله به سوی آنان بود و اگر چند نمونه از نوشته مرا نقل کرده اند به این علت بوده است که ناشر حسینیه ارشاد بوده است .
پس از اینکه من به تهران آمدم و مسئولیت علمی و تبلیغی ارشاد بیشتر بر عهده من واگذار شد ، چهار صفحه دیگر بر آن افزوده شد سراپا دشنام و اتهام های تند تحریک آمیز اختصاصا علیه شخص من ! و این مساله حاکی از یک واقعیت مهمی است .
پیش از ارشاد که به صورت فردی کار می کردم بسیار تندتر و آزادتر از حال می گفتم و می نوشتم و کوبنده تر از حال ، شیعه صفوی را می کوبیدم و قاطعه تر و روشن تر از حال بر شیعه علوی تکیه داشتم و هرگز نه تنها آماج دشنامی و اتهامی این چنین نبودم بلکه بسیاری از حضراتی که اکنون کمر بسته اند ، به چشم لطف و حرمت بسیار در من می نگریستند و این است که از میان صدها متن رنگارنگ اما همه یک جنس و یک آهنگ و نسخه بدل هم که هم زمان علیه من انتشار یافته و می یابد ، این متن را انتخاب کردم به عنوان نمونه ای از منطق ویژه روحانیت صفوی تا خوانندگان بدانند که آنچه اکنون برپا کرده اند اختلاف شخصی نیست و نیز بدانند که بر خلاف آنچه به نظر می رسد موضوع اختلاف عقیده یا غرض و دشمنی آنها با افکار من یا شخص من نیست ، اختلاف حساب خصوصی یا گروهی یا صنفی با حسینیه ارشاد هم نیست بلکه تلاش هراس آمیزی است برای جلوگیری از ایجاد یک حرکت فکری اسلامی ، مقاومت در برابر جنبشی است که در این رکود آغاز شده است و خفه کردن این جنین مقدس مسیحایی است که در بطن جامعه مسلمان ما به سرعت رشد می کند و احبار یهود و قیصر روم احساس کرده اند که روح القدس بر اندرون پاک و روح بکر این عصر و وجدان شیعی این نسل معصوم دمیده است و … چه می گویم ؟ مسیح متولد شده است و … اجباری که جامعه دین موسی را دارند و خود را وارث مقام هارون قلمداد کرده اند و میراث خور قارون اند و ساحر فرعون ، چاره ندارند جز این که مستقیم یا غیر مستقیم ، مزدور بی مزد و منت قیصر روم گردند و همدست و همداستان حکام مشرک رومی تا این (( کلمه خدا )) را خاموش کنند و (( روح خدا )) را بر صلیب به چهار میخ کشند و … چه تلاش ذلت آور و رسواگری و بی ثمری !
چه ، روح القدس بر بکارت اندیشه های پاک دمیده است !

متن اعلامیه :
پس از مقدمه ای سراسر فحاشی و اتهام نسبت به موسسه ارشاد و موسسان و سخنرانان و حتی ساختمان ارشاد ، به عنوان پاسخ به سوالاتی که از آنان می شود و معرفی این موسسه به مردم مسلمان از طرف عده ای که لباس و عنوان (( عالم )) و (( روحانی )) را با خود حمل می کنند و تقوی و عدالت را صفت خود می شمارند چنین استدلال می کنند :بهترین راه برای روشن شدن مقاصد این موسسه و بانیان آن مطالعه در نکات ذیل است :
1. مطالعه در احوال و عقاید سخنرانان این موسسه و زندگی خصوصی آنان و رسیدگی به سوابق و گذشته و حال موسسین آن .
2. مطالعه در جشن ها و عناوین و مقالات و سخنرانی ها و مطالبی که در این موسسه گفته می شود .
3. مطالعه در نوشته های این موسسه که سعی شده است مطالب آن را با عناوین ظاهری و دکورسازی ها به عنوان مطالب دینی در قلب مردم بی خبر و ساده دل وارد سازند .
این حقیقت در قسمت اول و دوم محتاج ارائه مدارکی است که کمتر در اختیار خواننده قرار می گیرد ولی در مورد سوم چون خوشبختانه نوشته ها چاپ شده و در اختیار عموم است می توان دلایل روشتن را ارائه داد1 .

 

منابع :

کتاب  : طرحی از یک زندگی، پوران شریعت رضوی – (همسر دکتر علی شریعتی)

نشر الکترونیکی : وب سایت شریعتی در نیمه حرف.کام، اِنی کاظمی – (Shariati.Nimeharf.Com)

18 دیدگاه دربارهٔ «مخالفت روحانیت با شریعتی در سه مرحله»

  1. به تماشا سوگند و به آغاز کلام،،واژه ای در قفس است
    این رسم بی تغییر تاریخ است که گوینده حقیقت بدون شک تنهاست

  2. اما …
    اینکه گوینده حق همیشه تنهاست هرگز دلیل موجهی نیست که انسان خود را به دست خود آماج اتهاماتی کند که تمام انرژی و هدفش را تحت الشعاع قرار دهد
    دکتر شریعتی سوای از همه خدماتی که به اسلام کرده است ،بی گناه نیست و به همین دلیل بت هم نیست ،مثل استاد مطهری

  3. سلام! دوستان کاملاً واقف به این نکته هستند که هرگاه کسی منطق کم می آورد، همانند غریق که به هر پوشالی که روی آب باشد، دست می یازد، به فحاشی و توهین روی می آورد. رعایت ادب حتی در برابر مخالف نشانه ی گستردگی اندیشه ی فرد است. به هر حال، از کوزه همان برون تراود که در اوست!!!
    نخودی گر در لیوان آبی بیافتد، ب تلاطم می افتد، اما همین نخود را اگر در دریا بیاندازیم، هیچ اخمی به ابرو نمی آورد و در بزرگی خود جایش می دهد. پس بیائید در گستره ی دانش و تبادل اندیشه منطقی باشیم و دریا بمانیم تا دیگران از درون اقیانوس اندیشه ی ما صیدهای بزرگ داشته باشند! دریایی باشیم تا گوهرهای ناب را در خود بپروریم، سخاوتمندانه!
    علی اکبر نخعی (عان)

  4. سلام! هر شخص غیر معصومی قابل نقد است. اینکه مرحوم دکتر شریعتی خدمات شایان توجهی به اسلام نموده اند، قابل تردید نبوده و نیست، اما هر فردی از دریچه ی دید خود می ییند. وای بر ما اگر زاویه ی بینش ما کوچک و بدتر از آن از پایین به بالا باشد و هیچ اشرافی به آن اوج چون قله نداشته باشد. بنده که از خیلی از آثار دکتر سودها برده ام و هنوز در سترگی جامعیت جمله ی “فاطمه، فاطمه است.” سخت در اندیشه ام. مزارش را در سوریه به عشق زیارت کردم. آنان که برخی انتقادات دارند، آیا شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره را نیز لحاظ داشته اند؟ از برخی خدمات بی نظیر ایشان – که برکات، رحمت و غفران الهی بر روح در تپشش که برای اهل البیت صلوات الله علیهم اجمعین مانا مانده است – چقدر مطلع بوده و آنان را به شمار و حساب آورده اند؟
    براستی که قضاوت خیلی سخت است! خداوند کریم عاقبت همه مان را ختم به خیر بفرماید و براحتی حاضر نشویم که برای شخصیت های موج آفرین در اندیشه ها اظهار نظر کنیم!
    علی اکبر نخعی (عان)
    مدیر مسول “نشر نخعی عان”

  5. بسم الرب الشهداء و الصدیقین.!

    عزیزان. پر واضح است که علی شریعتی بالا ترین ضربات را بر تنه ی اسلام ناب ممدی وارد نمود.! ایشان از عدل عدول کرده.!
    و از دائره ی تشیع خارج است.!

    همین است که امروزه وهابیون تروریست حرام زاده و ریگی پرستان برقعی ها و شریعتی های احمق و گمراه را پیراهن عثمان کرده اند در شبکه های نجسشان و این دستپخت شریعتی احمق گمراه است.!
    غفر الله لنا و لکم.!

    1. دستپخت شریعتی طعم زندگی واقعی رو میده ، طعم انسان بودن،تا به حال موجودات دوپای زیادی دیدم اما انسان واقعی کم! وقتی از دکتر می خونم میفهمم که نوشنه های یک انسان واقعی مقابل چشمامه. شما نوشته تون رو بانام پروردگار شهدا شروع میکنید و در آخر به یکی از همین شهدا میگید احمق گمراه؟! کاش حداقل بیشتر توضیح میدادید که اگه حق با شما بود ما هم از گمراهی در میومدیم!!!!

    2. سلام

      فقط در جواب شما میخوام بگم شما جز دسته ی اول آدمهایی هستید که امام علی در خطبه 32 نهج البلاغه فرمودند .و این حقیقت همیشه از اول تارخ تلخ بوده.یا حق

    3. دوست خوب!
      تا حالا چند تا از آثار شریعتی رو خوندی؟
      کتاب شیعه رو خوندی؟!
      نه به خدا. اصلا نمیشناسیش

  6. بسم الرب الشهداء و الصدیقین.!

    عزیزان. پر واضح است که علی شریعتی بالا ترین ضربات را بر تنه ی اسلام ناب محمدی وارد نمود.! ایشان از عدل عدول کرده.!
    و از دائره ی تشیع خارج است.!

    همین است که امروزه وهابیون تروریست حرام زاده و ریگی پرستان برقعی ها و شریعتی های احمق و گمراه را پیراهن عثمان کرده اند در شبکه های نجسشان و این دستپخت شریعتی احمق گمراه است.!
    غفر الله لنا و لکم.!

  7. لطفا مردانه و بی غرض و مرض این نظر من را اگر داعیه دار دموکراسی و آزادی هستید حذف نکنید.!
    خداوند مرا ببخشاید که چند صباحی جاهلانه دوستدار این بنده ی گمراه خدا یعنی علی شریعتی بدبخت بوده ام.!
    عزیزان. ما شخص محور که نیستیم. خدا محوریم. اهل بیت(ع) محوریم.!
    خطکشی داریم بنام ولایت. بر روی هر کس که بنهی اگر ذره ای با این خطکش و سنگ محک مغایرت داشت و زاویه دار بود باید بر طاق دیوار بزنندش.!
    حالا خواه علی شریعتی باشد خواه هر ….. دیگه ای.!

    همان به که بدان وضع فجیع کشته شد.!!!!!!!

    یا سید علی…………..

  8. بسم الرب الشهداء و الصدیقین.!

    عزیزان. پر واضح است که علی شریعتی بالا ترین ضربات را بر تنه ی اسلام ناب محمدی وارد نمود.! ایشان از عدل عدول کرده.!
    و از دائره ی تشیع خارج است.!

    همین است که امروزه وهابیون تروریست حرام زاده و ریگی پرستان برقعی ها و شریعتی های احمق و گمراه را پیراهن عثمان کرده اند در شبکه های نجسشان و این دستپخت شریعتی احمق گمراه است.!
    غفر الله لنا و لکم.!

    1. دوست زیبای من!
      آیه 108 سوره انعام رو مطالعه کنید تا دیگه فحش ندید.
      شما که از قرآن حرف شنوی نداری، حتما از امام و پیغمبرت هم حرف شنوی نداری.
      میدونید یعنی چی؟
      یعنی اصلا صحبت نکنید!

  9. به نام خدا
    چرا شما همانند همان شیعه های صفوی قضاوت می منین.شما در ابتدای سخن خود نوشته این بسم رب شهدا برو شهادت را بخوان تا به معنای واقعی کلمه از زبان دکتر شریعتی آشنا شوی. و واقعا برای شما متاسفم.اگر نبود امثال شریعتی و استاد مطهری ما الان چیزی از ایدئولوژی اسلام و تشیع نمی دانستیم.از حرفاتون مشخصه ک فقط یه چیزایی شنیدین.

  10. اقای محمودی و اقای سید قاسم متاسفم که بدون اینکه هیچ شناختی نسبت به شریعتی و اتارش داشته باشین اینگنه راجبش قضاوت میکنین.البته نظر شما اهمیتی نه برای بنده دارد نه دیگر دوستان جون کاملا واضح است که این عقیده شما از گفته های چه کسانی نشأت گرفته.
    بهتره یه نگاه به نظراقای خامنه ای راجب شریعتی بندازید .
    ادرس :http://www.bahaneh.net/hall/topic_show.php?t=12531

  11. بسم الله الرحمن الرحیم
    اینکه می فرمایید ایدئولوژی و باورهای ما از دکتر شریعتی است، صحیح نیست. من برخی از آثار دکتر را ملاحظه کرده ام. هیچ سنخیتی بین دین و آثار دکتر وجود ندارد. آیا توحید ما از دکتر است یا نبوت ما و یا معاد ما.
    پایه و ارکان دین در کدامیک از آثار اوست؟ آن هم توحید مبرهن و دور از هر گونه تفکر مارکسیستی.
    دکتر یک مارکسیست در ظاهر مسلمان بود همین و بس.
    اگر هم دین جدیدی آورده مبارک شما و امثال شما باشد.

  12. اقای سید قاسم شما بایدبا تحقیق مطالعه در آثار شریعتی ومنابع اسلامی راستین که از وظایف یک مسلمان است به واقعیت پی ببرید وگر نه هر کولی دوره گرد بیسوادی هم میتواند فحاشی کند البته این انتطار بی خودی است از کسی که نان خور نوکر برخی اقایان است درضمن من این را به شما قول میدهم هدف شریعتی ترویج اسلام ناب بود وجان خود رادر راه هدفش داد نه مثل امثال جنابعالی که هرکجا سودی برایتان داشته باشد دین خود رانیز میفروشید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *