شریعتی با همدلی معتقد است که سوسیالیسم اگر سوسیالیسم باشد به «دیکتاتوری رهبر» نمیانجامد:
در یک جامعهی سوسیالیست، بهدرستی سوسیالیست، تمرکز مالکیت افراد در یک بوروکراسی منجمد و همیشگی و مقتدر به نام حزب واحد یا به نام دیکتاتوری طبقاتی — اما در حقیقت دیکتاتوری رهبر — ممکن نیست. دیکتاتوریای که در فلسفه به نفی شخصیت و نفی نقش فرد در تاریخ معتقد است و در عمل فردپرستی را از حد فاشیسم هم میگذراند. («خودسازی انقلابی»، م.آ. ۲، ص ۱۴۸)