آزادی حجاب در آرای دکتر شریعتی

انچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند!  توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است:

درست مثل این است که طبیبی – یه به هر حال ادمی – دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که << جوش نزن >> و << زخم نشو >> . و بعد هم بگوید که به طور مثال << زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ; جوش صورت فلان قدر بد است !

این اگر چه درست است – اصولا چه تاثیری دارد؟چه می خواهد بشنود و چه نتیجه ای می خواهد بگیرد؟ به جای این صحبت ها باید فهمید چه عواملی باعث شده که این جوشها در زندگی روحی این بچه و این نسل به وجود امده ; ان ریشه ها را باید یافت.

تجربه نشان می دهد که به عنوان اینکه دین فلان چیز را می گوید ، نمی شود حجاب را بر زن تحمیل کرد ، و عبادت را بر پسر تحمیل کرد ، مگر اینکه یک اگاهی انسانی پیدا کند و اینها نماینده یک طرز فکر باشد.

ایا در عوام ما پوشش اسلامی به عنوان یک طرز تفکر خاص است؟ نه ، طرز تفکر خاص نیست ، بلکه به عنوان یک تیپ خاص است ، که در ان مومن دارد ، فاسق دارد ، بداندیش دارد ، خوش اندیش دارد ، خلاصه همه جور ادمی دارد! البته حجاب غیر از چادر است . چادر فرم است.

اصل قضیه این دختری که الان می خواهد پوشش را انتخاب کند ، انگیزه اش چیست؟

معمولا انگیزه این است که << مادرم همینطور بوده ،خاله ام همین طور بوده ، محیطمان همین طور است. >>این یک لباس سنتی است ; نشانه عقب مانده در حال مرگ است.جلویش را هم نمی توان گرفت ; بخواهی ده سال دیگر ادامه بدهی ، بعد از سال یازدهم تمام می شود.رشد و تکاملش به سمت ریختن این حجاب است ، یعنی تکامل جامعه به سمت ترک ان سمبل های سنتی املی.

بنابراین شما طرز فکر بچه ها را عوض کنید ، انها خودشان پوشش را انتخاب خواهند کرد;  شما نمی توانید مدلش را بدوزید و تنش کنید!او خودش انتخاب می کند.شما رابطه عاشقانه بین او و این عالم بر قرار کنید ; او خودش به نماز می ایستد.هی به زور بیدارش نکنید!

برگرفته از : (زن ، ص271 و 272 و 284 و 288 )

35 دیدگاه دربارهٔ «آزادی حجاب در آرای دکتر شریعتی»

  1. ش.کرمانشاهانی

    ممنون اطلاعات و راهنمایی های خوبی گرفتم.
    به امید انکه کلام بزرگانی چون دکتر شریعتی سرمشق فرزندان این سرزمین شود.

  2. اگر عشق نبود
    به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم
    کدام لحظه آخر را اندیشه می کردیم
    و چگونه عبور روز های تلخ را تاب می آوردیم
    آری,بی گمان پیش از اینها مرده بودیم,اگر عشق نبود.

  3. be nazre man doktor harfay ghashangy mizane vali to tamame ketamash faghat dare y chiz mige va tekrary harf mizane
    masalan tashayoe alavi & safavy pedar madar ma motahamim mazhab alaihe mazhab …

    1. در دیدگاه علم تعجب زمانی رخ می دهد که شناخت یا همان علم یا آگاهی وجود ندارد .ببخشید ولی تعجب شما از نا آگاهی شما سرچشمه دارد .

  4. سلام
    مسئاله اینجاست وقتی خود والدین اونطور آموزش ندیدن چه طور می تونن به اون صورت فرزندشون رو مطلع کنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ممنون
    خیلی برام جالب بود

  5. جلیل روزبان

    به نام خدا
    سلام
    اولاً از دوستای خوبم که این سایت زیبا رو طراحی کردن تشکر می کنم و .اقعاً تعجب میکنم که این صحبت ها برای یک انسنم معمولی باشه که اینچنین تأثیری روی افراد داره واقعاً لذت می برم

  6. سلام

    بدیهی است که باید از پایه شروع کرد

    و پایه دین خداشناسی است.

    در خدمت دوستان هست با موضوعات:

    دلایل وجود آفریدگار چیست؟
    بیگ بنگ و انبساط جهان
    جهان و چهار نیروی بنیادی
    شانس یا طراح بینهایت هوشمند
    کشتی نوح نشانه ای باقی
    پایه های ماتریالیست لرزان تر
    آب ها هم می فهمند!
    از زمان تا امام زمان(ع)
    صداها نمی میرند!
    چشم و عجایب آن!
    موتوری با بازده 100% !
    دستگاه گردش خون
    دستگاه تنفس
    دستگاه گوارش
    مغز انسان
    سلول
    نقش حیاتی این موجود ذره بینی
    آب مایه حیات
    این موجودات زنده خدمتگزار
    سپرهای محافظ زمین
    پالایشگاههای بدن
    نامه های شیمیایی حیاتی
    از اتم تا منظومه شمسی!
    نور خورشید
    گوش و اسرار آن!
    دستگاه عصبی
    دنیای شگفت انگیز حشرات!
    پوست

  7. سلمان فارسي

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام- اوایل انقلاب کتابهای دکتر را میخواندم و لذت میبردم.اما بعدها فهمیدم ایشان یک انسان دردمند ازاوضاع آنروز ایران بودندوبیشتر میخواستند مردم وجوانها از خواب بیدار شونداما آکاهیشان از مسائل اسلامی کافی نبود.ومن نمیتوانستم دینم را از ایشان بگیرم .دینم قرآن وپیروی از 14 معصوم است .به عنوان نمونه بروید ببینید قرآن کریم راجع به حجاب چه میگوید.ائمه معصوم راجع به حجاب چه میگویند.حجاب برای پاکی زن ومردوجوامع انسان دستورداده شده است.با فطرت انسان سازگار است.کتابهای استاد شهید مطهری ودیگر بزرگان تشیع را برای همه ی آنهایی که بدنبال سعادتند توصیه میکنم .یا علی.

    1. سلمان تو هنوز زنده ای پسر؟(شوخی کردم به دل نگیریا)
      آفرین ولی گویا مطالعاتت کمه ….حجاب با توجه به مکتب اسلام بسته به شرایط اجتماعیه که حدودش تعین میشود …حجاب یک مفهوم بسیار عمیق که لازمه بقای جامعه است اما به چه شکلی؟
      مثلا حجاب خود خواسته مالزی یا لبنان یا حتی فلسطین را با حجاب به زور خواسته ایران مقایسه کن.
      منظور استاد به تفکر و تعقل بیشتر نیازمنده…

      1. حجاب برای چیست؟ آیا حجاب، با آزادی و شرکت در امور مختلف منافات دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید حجاب را از نظر قرآن و به طور کلی اسلام بررسی نمود، سپس به ارتباط میان حجاب و آزادی پرداخت.

        حجاب در قرآن
        واجب بودن حجاب برای زنان از ضروریات دین مبین اسلام است. واجب بودن حجاب از نظر قرآن، گفتار پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام امری ثابت است. در قرآن، حدود چهار آیه به واجب بودن حجاب دلالت دارد. اما در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن، بیش از ده آیه در قرآن وجود دارد. چهار آیه ای که بر وجوب حجاب برای زنان دلالت دارد عبارتند از آیه: 30 سوره نور، 59، 33 و 23 سوره احزاب

        الف ـ آیه 30 سوره نور: «وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زِیْنَتَهُنَّ إِلا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ …» ترجمه: ای پیامبر! به زنان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان و سایر افراد محرم شان …. در این آیه به پنج موضوع اشاره شده است:

        1ـ زنان باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند.
        2ـ زنان باید دامن خود را از هر نوع عامل بی عفتی حفظ نمایند.
        3ـ زنان باید زینت خود را جز آن مقدار که به طور قهری طبیعی است، پنهان سازند.
        4ـ زنان باید روسری های خود را بر گردن و سینه بیفکنند. ابن عباس در معنی این جمله می گوید: «یعنی زن باید مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.»(1)
        5ـ زنان باید زینت خود را جز برای افراد محرم آشکار نسازند.

        ب ـ آیه 59 سوره احزاب: «یا اَیُّها النَّبیُّ قُل لاَِزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ ذلِکَ اَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّه غَفُورا رَحیما» ترجمه: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو جِلْباب ها (= روسری های بلند) خود را بر خویش افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تاکنون خطا کرده اند توبه کنند). خداوند همواره آمرزنده مهربان است.» این آیه علاوه بر تصریح حجاب، به یکی از فلسفه های حجاب که عدم آزار از ناحیه مزاحم هاست اشاره نموده است.

        ج ـ آیات 32 و 33 سوره احزاب: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا. وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلیَّهِ الاْءُولی»ترجمه: ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید، اگر تقوا پیشه کنید، پس به گونه هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید (و در خانه های خود بمانید) و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.»

        رابطه حجاب با اصل آزادی
        برخی بر این گمان هستند که حجاب موجب سلب حق آزادی که حق طبیعی بشر است می شود و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود. آنها می گویند: احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از موارد اعلامیه جهانی حقوق بشر است. هر انسانی چه زن و چه مرد می تواند آزاد باشد، حال تابع هر مذهبی باشد. اجبار زنان به داشتن حجاب و محدود ساختن آنان، بی اعتنایی به حق آزادی ایشان و اهانت به حیثیت انسانی آن و در واقع ظلم فاحش به اوست! زن را اسیر و زندانی کردن به هیچ وجه نباید واقع شود و این ظلم است و باید از میان برود.

        پاسخ شبهه: در اسلام محبوس ساختن واسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه است که بر عهده زن نهاده شده است که در برخورد با نامحرم باید کیفیت خاصی از پوشیدن توسط زن مراعات شود. این وظیفه از جانب مرد به زن تحمیل نمی شود؛ همچنین با حیثیت و کرامت زن منافاتی ندارد؛ نیز تجاوز به حقوق او نیست و با حقوق طبیعی که خدا برای زن مقرّر کرده، در تضاد نمی باشد. اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقیّد سازد که روش خاصی را در پیش بگیرند و طوری عمل کنند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی زندانی کردن یا بردگی نیست و منافی حیثیت زن و نفی آزادی وی نمی باشد. در کشورهای متمدن جهان نیز یک سری محدودیت ها وجود دارد مثلاً اگر مردی پا برهنه یا با لباس خواب از خانه خارج شود و حتی اگر با پیژامه بیرون آید، پلیس او را منع کرده و به عنوان عمل خلاف حیثیت اجتماعی وی را جلب و زندانی می کند. پس هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد را ملزم می کند در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلاً با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی است و نه زندانی کردن و نه ضد حیثیت انسانی است، چنان که ظلم و ضد عقل نیست. پوشیده بودن زن در حدودی که اسلام معین کرده، نه تنها موجب کاهش حیثیت اجتماعی او نیست بلکه موجب کرامت و احترام بیشتر زن می گردد زیرا او را از تعرض افراد فاقد اخلاق مصون نگه می دارد. شرافت زن اقتضا می کند هنگامی که از خانه خارج می شود، متین و باوقار راه برود، نیز پوشش او به گونه ای باشد که موجب تحریک و تهییج دیگران نشود و عملاً مرد را به انحراف دعوت نکند. نباید زن به سخن گفتنش آهنگ خاصی بدهد که بیماردلان در او طمع کنند.
        اسلام به زنان می گوید دو مسئله را رعایت کنید تا ایمن باشید:
        1ـ پوشیده باشید.
        2ـ به گونه ای راه نروید و سخن نگویید که تحریک آمیز باشد.

        دستورها، به مصلحت زن است تا با امنیت بیشتر از خانه خارج شده و به آنجا برگردد.

        رابطه حجاب و آزادی
        طرفداران برهنگی و کشف حجاب، برای عدم پذیرش حجاب، دست به توجیه و استدلال می زنند و اشکالاتی مطرح کرده اند که موجب تردیدهایی گشته است از جمله:

        1ـ برخی می گویند انسان چه زن و چه مرد، آزاد آفریده شده و آزادی، مفهوم مقدسی است که همگان طرفدار آنند، ولی حجاب و پوشش اسلامی، دست و پا گیر بوده و زنان را منزوی و پرده نشین کرده، در نتیجه از مواهب آزادی محروم بوده اند. می گویند: خداوند در نهاد بشر غرایز بسیاری از جمله «غریزه جنسی» نهاده است، که نباید آنها را سرکوب کرد، بلکه باید با کمال آزادی، این غرایز را اشباع نمود و گر نه موجب عقده و بیماری های روانی در افراد می شود. ولی روشن است هر چیزی دارای حدی است. آیا انسان آزاد است که غذای مسموم بخورد یا نصف شب طبل بزند و همسایه ها را بیدار نماید؟. قطعا آزادی دارای حد و مرز است. آزادی ای مقدس است که موجب ضرر و زیان و سلب آزادی و آسایش دیگران نشود.

        2ـ می گویند: زنان نیمی از جامعه هستند و باید دوش به دوش مردان به کارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … بپردازند. صحیح نیست که جامعه را از نیمی از نیروی انسانی خود محروم کرده و آنها را به انزوا کشید. حجاب عامل مهمی برای به انزوا کشیدن زنانی است که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند. حجاب دست و پا گیر بوده و زنان را از فعالیت های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و … باز می دارد. درست است که زنان نیمی از اعضای فعال جامعه هستند و باید در تمام صحنه ها تلاش داشته باشند، ولی پوشش اسلامی (حجاب) در حدی که آنان را از تلاش در صحنه های کار و فعالیت باز دارد، دست و پا گیر نیست، زیرا حجاب به معنی پرده نشینی نیست بلکه به معنی پوشش معقول است. زن می تواند با لباس های بلند و پوشش کامل اسلامی به تلاش برای زندگی بهتر بپردازد و در مواردی که چادر لباس برتر و پوشش عالی تر است در صحنه ظاهر شود.

        3ـ می گویند: حجاب و پوشش زن، موجب فاصله انداختن میان زن و مرد شده، مردان را به زنان حریص تر می کند و آتش تمایلات آنها را شعله ورتر می کند چرا که «الانسانُ حریصٌ علی ما مُنِعَ؛ انسان نسبت به چیزی که از آن ممنوع شده، حریص است». این اشکال، نوعی مغالطه است، چون پوشش در اسلام به معنی محرومیت زن و مرد از اشباع غریزه از راه صحیح نیست تا موجب عطش بیشتر و ناهنجاری گردد. اگر آنچه که اسلام در مورد آسان گیری در ازدواج فرموده، اجرا شود، غریزه از راه صحیح اشباع شده و اشکالی پدید نمی آید.

        استاد مطهری می فرماید: یکی از ایراداتی که بر حجاب گرفته اند این است که موجب سلب حق آزادی که یک حق طبیعی بشری است می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود.می گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبی باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی و اهانت به حیثیت انسانی اوست و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن. عزت و کرامت انسانی و حق آزادی زن و همچنین حکم مطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می کند که این امر از میان برود.

        استاد در پاسخ می فرماید: فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و موظف دانستن و به اینکه وقتی می خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام وظیفه ای است که برعهده زن نهاده شده تا در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت، روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را «زندانی کردن» یا « بردگی» نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل « آزادی» فرد نمی توان دانست.پوشیده بودن زن در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است، موجب کرامت واحترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد. شرافت زن اقتضا می کند، هنگامی که از خانه بیرون می رود، متین و سنگین و باوقار باشد. در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود، به کار نبرد. عملاً مرد را به سوی خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد. چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن می گویند، راه رفتن انسان سخن می گوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری می زند.

        اول از تیپ خودم که روحانی هستم مثال می زنم، اگر یک روحانی برای خودش قیافه و هیکلی برخلاف آنچه عادت و معمول است بسازد، عمامه را بزرگ و ریش را دراز کند، عصا و ردایی با هیمنه و شکوه خاص به دست و دوش بگیرد، این ژست و قیافه خودش حرف می زند، می گوید برای من احترام قائل شوید، راه برایم باز کنید، مؤدب بایستید، دست مرا ببوسید.

        همچنین است حالت یک افسر با نشانه های عالی افسری که گردن می افرازد، قدمها را محکم به زمین می کوبد، باد به غبغب می اندازد، صدای خود را موقع حرف زدن کلفت می کند. او هم زباندار عمل می کند، به زبان بی زبانی می گوید: از من بترسید، رعب من را در دلهای خود جا دهید. همین طور ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند که به دنبال من بیا، سر به سر من بگذار، متلک بگو، در مقابل من زانو بزن، اظهار عشق و پرستش کن.
        آیا حیثیت زن ایجاب می کند که این چنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواس پرت کن نباشد و نگاههای شهوت آلود مردان را به سوی خود جلب نکند، برخلاف حیثیت زن یا برخلاف حیثیت مرد یا به خلاف مصالح اجتماع یا برخلاف اصل آزادی فرداست؟آری اگر کسی بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادی طبیعی، حیثیت انسانی و حقوق خدادادی زن منافات دارد. چنین چیزی در حجابهای غیر اسلام بوده است ولی در اسلام نبوده ونیست.

        شما اگر از فقها بپرسید آیا صرف بیرون رفتن زن از خانه حرام است جواب می دهند نه. اگر بپرسید آیا خرید کردن زن ولو اینکه فروشنده مرد باشد حرام است، یعنی نفس عمل بیع و شراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است، پاسخ می دهند حرام نیست. آیا شرکت کردن زن جاهایی که مرد هم وجود دارد حرام است. آیا تحصیل زن، فن و هنر آموختن زن و بالاخره تکمیل استعدادهایی که خداوند در وجود او نهاده است حرام است؟ باز جواب منفی است.

    2. با سلام
      آقای سلمان فارسی حتی اگر خود سلمان فارسی را ذره ای بیشتر می شناختی چنان میدان دید وسیعی پیدا می کردی که هیچ وقت نمی گفتی دکتر شریعتی به من دین نداد!!!

    3. اصلا کجا ایشون گفته بی خیال حجاب شین؟!
      ایشون هم میدونه حجاب مهمه و میخاد ما واقعا به اصل اهمیتش پی ببریم و رعایتش کنیم نه اینکه بگه آقا ولش کنید …!

      1. اگر منظورتان از حجاب چادر و پوشاندن موی سر زن است که باید بگویم این یک تهمت است که شما به دکتر شریعتی زده اید!

        همانظور که در متن می خوانیم: البته حجاب غیر از چادر است . چادر فرم است.

    4. salam
      nemikhastam pasokh bedam
      vali yeki mige bede
      besmella
      ghorani ke shoma migid bar asase manteghe
      avalan khodesh gofte ke jabr mokhalefe harekate ensaniate na ensan
      dovoman har kari bayad az rooye agahi va shenakht bashe
      masalan khode to salman ya man ya harki
      chera mosalmoonim?
      han?
      chon babamoon mosalmoone
      age babamoon yahoodi bud
      ma ham yahoodi budim
      bara hamin be eslam dorost amal nemikonim
      chon shenasnameiie
      ok?
      khob be hamin dalile ke ma bayad falsafe hejab ro n=balad bashim
      dalayele sevom be bad raham mizaram age khasti begoo ta begam
      ba ta shakor

  8. سلام
    تا زمانی که ایران وایرانی است نام امیرکبیر دوم ایران دکتر شریعتی نیز هست

  9. من با فکر دکتر شریعتی کاملا موافقم ببیندید بسیاری از امور تعبدی است و برداشت فرد مهم است و اگر دخالتی از روی سلیقه با آن بشود نتیجه عکس دارد در ترکیه بر عکس ایران حجاب را ممنوع کردند و الان افرادی که حجاب دارند آگاهانه انتخاب کرده اند و هیچوقت آنرا به مسخره نمیگیرند در ایران برعکس اتفاق افتاد و بر اساس قانون اجباری شد و نتیجه اش را دیدیم بنابراین باید بر اساس برداشت فرد از آداب و رسوم نوع پوشش را انتخاب کنند نه بر اساس قانون و اجبار من دیده ام که خارجی ها از ملت ما چه دیدی در ذهن خود دارند و مارا به عنوان ملتی عقب مانده می نگرند و وقتی به دنبال علت می گردم چیزی جز همین واپس ماندگی ها نمی بینم و هرچه این از این دست باشد برای بد نشان دادن ایران و ایرانی بکار خواهد رفت .بله دوستان از زمانی که افکار شریعتی در جامعه ما کنار گذاشته شد شاهد رشد افرادی بودیم که مارا از اهداف انقلاب دور کردند .به راهی بردند که خود می خواستند جالب این که برای این اشخاص هم شریعتی مضر بود و هم مطهری به نظر من اگر ایندو در جامعه می بودند وضعیت ما غیر می بود که هست .

  10. دکتر تاج سری!دکتر تو سروری ! دکتر می خوووووووووامتتتتتتت! دکتر اسییییییییییییرتممممممم!………….. .یعنی به بابام نمی گهههه! .
    من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز خواندن پدر ومادم 2ست دارم.چون آنها با عشق میزقصند اما پدرومادر من از روی عادت نماز می خوانند!(دکتر شریعتی).برو حالشو ببر!

    1. سلام احساست رو به عنوان یک دوست می فهمم ولی باید بدونی که زمانی که از عقل سرد صحبت می شه احساس گرم معنی نداره .
      منظورم اینه که دکتر این حرفها را از نهاد خود گفته برای آزادی انسانها از وهم و خیال .
      ونیازی به ، به به و چه چه ما نداره.

  11. حجاب یکی از اصول دین اسلام است ولی همین دینی که ما به عنوان دین اسلام ان را قبول کردیم1:اجباری وجود ندارد2:با عقل باید به جلو حرکت کنیم{توصیه کرده است}مانند این که پیامبر پس از 8سال مسِله حجاب را مطرح کرد3:موقع شناس بودن4:این نظر شخصی من که دین یک مسله شخصی است وچگونه عبادت باخداوند به خود شخص مربوط میشود وخطاب به دوست عزیز سلمان فارسی اصلا تو میدونی حجاب یعنی چه ودما دکتر نگفته که حجاب باید نداشته باشد دکتر منظورش اینه که {اخه تو که فلسفه نخوندی}یه جوری باید با شخص سخن گفته شود که خود شخص خود به خودی حجاب خود را رعایت کند شما چند دقیقه میتوانی نفست را به اجبار در گلویت حبس کنی کمتر از دودقیقه این برای تو سخت ولی روزگار نفست را از حلقومت قطع خواهد کرد که این اسانتر از ان خواهد بود کاری که با اجبار انجام شود ناقص از اب درمیاد

  12. آقا مجتبی با عرض پوزش باید خدمت شما برادر عزیز عرض کنم که حجاب یکی از اصول دین نیست بلکه یکی از فروع است اما با بقیه نظر شما موافقم

  13. حسن كنعاني

    دوستان مسئله به این سادگی نیست ؟
    شهید مطهری حجاب را مسئله میداند .
    و دکتر نظریه صریحی به این نصی ندارد .
    اگر کسی ماه را به شما نشان داد و شما تمرکزتان بر انگشت وی بود هرگز ماه را نخواهید دید .

  14. دکتر شریعتی مصداق یک انسان آزاده است و دینش زیباییه و دینی که زیبایی باشه، روح رو صفا و جلا میده

  15. سلام خیلی عالی بود درزمینه تحولات اجتماعی اقتصادی وفرهنگی دوره پهلوی دوم می خواستم مطالعه نمایم می خواست ببینم در چه منابعی می توانم ازدیدگاه های دکترشریعتی درخصوص مطلع گردم .ازحسن توجه دست اندرکاران تشکرمی نمایم .

  16. سلام، ممنون از مطالب فوق العاده تون…. متاسفانه این کتاب دکتر و نخوندم در اولین فرصت میخونمش…. به یاد دکتر کمی بیندیشیم…

  17. دیدگاهم به زندگی زیباتر شده.خدا رحمتت کنه دکتر. دست کسایی که این مطالب رو نوشتن درد نکنه

  18. به نظر من هرکس کتابهای دکتر رو بخونه واقعا دگرگون میشه “من که دیدگاهم به زندگی تغییر کرده .ای کاش دکتر زنده بود”افسوسسسسسسسسسسس

  19. بسم رب النور.سلام.دوستان حجاب درقانون اساسی مثل هرقانون دیگری است وبه مثابه دیگران لازم الاجراست.حالا اینکه میفرمایید شناخت،که دکتر روش تاکید دارن فرمایش حقی است وقران هم بسیارتاکید داره وامر فرموده به تعقل.اما این یک مسئله ی شخصی است مثل اصل پذیرش دین اسلام که شخصی است وبه هیچ کس جز خداوند مربوط نمیشه وخدارا شکر که انا لله وانا الیه راجعون واز توضیح به غیر خلاصیم واز طرفی هموست که هر انچه از مکنونات قلبی مان را میداند.اما اینکه برخی فرمودید اسلام را دینتان قرار دادید واما حجاب رو باید شناخت پیدا کنید وبعد رعایت کنید این فرمایش درست نمیباشد چون ما اسلام را انتخاب کردیم باید تسلیم حکم خداوند باشیم ومثل خیلی چیزها مثل دروغ وغیبت ونمازو…حجاب هم واجب است.(هرچند درحال حاضر باید از طریق فرهنگی این موضوع را درجامعه نهادینه کرد) اما یه وقت میشود شما دین را فهمیدید وبا شناخت وعقل ودل همراه میشوید باحکم، این بسیار عالی میشود ومکرمون در قران هم اشاره به همین تسلیم با شناخت دارد.بنده حدس میزنم همه نماز خوان باشیم پس یک مثالی میزنم فرض میکنیم بنده بخواهم فوایدنماز را بفهمم ونماز بخوانم حالا از نظر شما این ممکن است ؟(شاید نه اما)بله گاهی ممکن است وبنا بر لطف خداوند در انسان احساس نیاز پیدا میشود به نماز (که این هم اگر دقت کنید باز عقلی نیست وباز انگار دلی است)اما یه کسی بنا بر همان حکم دل(ونه عقل)از همان ابتدای تکلیف نمازش را میخواند والان از بنده درکش بیشتر است به نماز.(دقت کنید اینکه یه عده اول نماز خوان بودند وبعد زدن زیر همه چیز ربطی به بحث نداردخوب انسان امتحان میشود با خیلی چیزهاوشاید درجایی کاری کندو…خلط مبحث نشود.)نمیدونم از کجا براتون دلیل بیارم اما قلبآ میگویم رعایت هر واجبی وترک هر حرامی بنا بر لطف وعنایت اوست اینکه فکر کنم چون شناخت ندارم پس ارزش ندارد حقآ غلط است اتفاقآ خود من بی حجاب بودم ویک اتفاقی افتاد وباحجاب شدم والان برکاتش رو الحمدلله حس میکنم درمورد هر موضوعی میتواند اینگونه باشد. به ندای دلت گوش بسپار که از نور خداوند در ان دمیده شده.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *