خانهمرا دید و نشناخت مرا دید و نشناخت 4 دیدگاه / سخنان کوتاه، عاشقانه ها / از اِنی کاظمی مرا دید و نشناخت این درد بود …
bahar خرداد 13, 1389 در 0:40 ق.ظ کجایی؟ دنیا تمام شده است… دیگر منم و شبستانی پاک، منم و در غرقه ای آبی… کفش آب و سقفش آسمان و دیگر هیچ دکتر شریعتی پاسخ
توحید میدانی مهر 30, 1389 در 1:23 ق.ظ گاهی به صدای تیک و تاک ساعت دیواریمان خیره می شویم بدون آنکه توجهی به گذشتن عمر ساعت دقت کنیم! عمر ساعت می گذرد ، اما عمر ما مثل عمر باطری ساعت خالی می شود ، بدون آنکه بدانیم از قطب مثبت مگذرد یا از قطب منفی! پاسخ
کجایی؟
دنیا تمام شده است…
دیگر منم و شبستانی پاک،
منم و در غرقه ای آبی…
کفش آب و سقفش آسمان و دیگر هیچ
دکتر شریعتی
yashasin turk bayragy
ای وای
گاهی به صدای تیک و تاک ساعت دیواریمان خیره می شویم بدون آنکه توجهی به گذشتن عمر ساعت دقت کنیم!
عمر ساعت می گذرد ، اما عمر ما مثل عمر باطری ساعت خالی می شود ، بدون آنکه بدانیم از قطب مثبت مگذرد یا از قطب منفی!