علی محمد قدسی
در این مقاله موضوع نابرابری اجتماعی از دیدگاه امام خمینی و دکتر شریعتی را به طور اختصار مورد بررسی قرار میدهیم. هدف، به دست آوردن دیدگاههای هریک از این دو شخصیت در ارتباط با پرسشهای مطرح شده با موضوع نابرابری است.
1ـ امام خمینی و دکتر شریعتی چه تعریفی از طبقـه دارند؟ 2ـ عوامل موجد نابرابری نزد این دو شخصیـت کدام است؟ 3ـ آیا این دو شخصیت نابرابری را اجتناب پذیر میدانند یا اجتناب ناپذیـر؟ 4ـ مکانیزمهای رویارویی با نابرابری نزد ایـن دو شخصیـت کدام است؟ 5ـ ایدئولوژی، جهتگیری ایدئولوژی و مخاطبان ایدئولوژی امام و دکتر شریعتی کداماند؟
طبقه:
امام خمینی در سخنان و آثار خود تعریف مشخصی از طبقه ارائه نداده است. لذا با استفاده از عناصر تشکیل دهندؤ یک تعریف منطقی که از مفهوم ساخته میشود، از طریق مصادیق مربوط به طبقه به مفاهیم و تعریف طبقه از دیدگاه امام میرسیم که عبارت است از: گروهی از مردم که دارای شغل و وضع مشترک درآمد، ثروت و مالکیت هستند که این اشتراک، آنها را در موقعیتی خاص در ارتباط با میزان امکانات اقتصادی و قدرت سیاسی جامعه قرار میدهد.همچنین این گروه میبایست در ارتباط با وضع زندگی، روحیات و ارزشها و خصوصیات فرهنگی مشترک قرار گیرند تا طبقه را تشکیل دهند. (1) در بیان امام ، طبقه و قشر یکسان و معادل هم قرار دارند. امام در ارتباط با این تعریف از طبقه، برای جامعه در مقطع زمانی سه طبقه ـ طبقه بالا، طبقه متوسط، طبقه پایین ـ را در نظر میگیرد. (2)
امام همچنین برای تمامی جوامعی که در ارتباط با استعمار قرار میگیرند دو طبقؤ ظالم و مظلوم را در نظر میگیرد که در این دیدگاه طبقات به صورت تاریخی و از نقطه نظر عامل استعمار در نظر گرفته میشود. (3) امام در این مورد معتقد است که استعمارگران به دست عمال سیاسی خود که بر مردم مسلط شدهاند نظامات ظالمانهای را تحمیل میکنند و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسیم میشوند: ظالم و مظلوم. امام به ارتباط عامل استعمار جامعه طبقاتی نظر دارد و بدین طریق جامعؤ طبقاتیای را نشان میدهد که متشکل از دو طبقه است، که در یک طبقه، عدؤ اندکی که دارای قدرت سیاسی و ثروت هستند و نیز حاکمیت سیاسی را نیز در قبضه دارند بر طبقؤ دیگر که فاقد قدرت و ثروت است و اکثریت را تشکیل میدهد سلطه دارند. در رابطؤ فوق امام با دیدگاه تضاد به عنصر استعمار و عمال سیاسی وابسته به آن مینگرد که علت طبقاتی شدن جامعهاند و جامعه را به دو قطب و طبقه تقسیم کرده و موجب تسلط طبقهای بر طبقؤ دیگر شدهاند.
تعریف دکتر شریعتی از طبقه
دکتر شریعتی در ارتباط با طبقه تعریف مشخصی ارائه میدهد که عبارت است از: گروهی از افراد که دارای زندگی با شکل کار و درآمد همسان و مشابهاند تشکیل یک طبقه را میدهند. افرادی که در یک طبقه قرار میگیرند و در شکل کار و زندگی و اندازؤ برخورداری از جامعه و درآمد با یکدیگر مشترک هستند، تشکیل واحدی میدهند به نام طبقؤ اجتماعی که دارای یک فرهنگ و فکر و گرایش و تیپ فکری مشترکی هستند که یک لایه جامعه را فرامیگیرند. (4)
لازم به ذکر است که دکتر شریعتی بین قشر و طبقه تمایز قایل است. او قشر را زیرمجموعؤ طبقه میداند، به طوری که هر طبقه میتواند متشکل از چند قشر باشد؛ مانند طبقه کارگر که میتواند متشکل از قشر کارگر ماهر، نیمه ماهر و غیرماهر باشد. در نظر دکتر شریعتی احساس طبقاتی یکی از عناصر مهم تشکیل طبقه است. از دیگر خصوصیاتی که دکتر برای طبقه قایل است میتوان علاوه بر احساس طبقاتی(5) به ویژگیهای زیر نیز اشاره کرد:
اول ـ افـرادی که دارای سبـک زنـدگـی مشابهاند . دوم ـ گروهی از انسانها که دارای درآمد مشابه و یکسان هستند. سوم ـ گروهی از افراد که دارای شغل مشابهاند. (6)
مطلب نابرابری اجتماعی بسیار جذاب است اما ادامه مطلب را از کجا بیاورم،راهنمایی کنید.
با تشکر جندتا سخنرانی دکتر را میخوام
aqeedeh
سلام برای همه کسانیکه در جستجو راه حق استند . سرخ آب وسفید آب سه جلد کتاب است درساید عقیده مطالعه کنید .