دکتر شریعتی را چگونه می شناسید و چه تصویری از شخصیت فکری سیاسی و مذهبی او دارید ؟
دکتر شریعتی قریحه ای سرشار ، ذهنی تیز و اندیشه ای پویا بود درباره انسان بیش از هر چیز دیگر کوشیده بود و این اندیشه را در رابطه با اسلام و ادیان الهی و در رابطه با آنچه فلاسفه و جامعه شناسان و انسان شناسان متفکر دیگر آورده اند و گفته اند دنبال کرده و به نتایج مورد علاقه اش رسیده بود
به نظر من دکتر شریعتی تجلی یک پویش و یک حرکت بود یک حرکت تند و تیز یک حرکت پر نشیب و فراز ، یک حرکت تحول دار در سخنانش نوشته هایش و کتاب هایش این تحول و نشیب و فراز را به خوبی می شود احساس کرد در عین حال یک قریحه سرشار و یک ذوق بدیع بود
نوشته هایش کلماتش جملاتش اسلوب نگارشش ، اسلوب سخنش و کیفیت برخوردش با مسائل و جامعه خود از ابداع فراوان برخوردار بود تازه آفرینی و نوآفرینی یکی از ویژگیهای برجسته دکتر بود
از آنجا که دکتر یک پویش و یک حرکت بود ، طبیعی است که در اندیشه ها و کارهایش موارد متعددی وجود داشته باشد که از دیدگاه صاحب نظران اسلامی مردود بود یا حتی پایه های اصیلی نداشت به همین دلیل هم در موارد زیاد حساسیت هایی در برابر گفته ها و نوشته هایش به وجود می آمد البته نه از جانب کسانی که نگرش سطحی نسبت به اسلام دارند بلکه از جانب صاحب نظران ژرف نگر اسلام
ولی آنچه درباره دکتر باید همیشه منصفانه داوری شود ، نقش موثر او بود در بازگشت نسل جوان به خویشتن و اسلام خویشتن و این که این نسل بار دیگر هویت خودش را در اسلام باز بیابد کارها و آثار دکتر در بازگشت نسل جوان به خویشتن اسلامی خویش بسیار موثر بود و بسیاری از گروه ها و قشرها از مجرای گفته ها و نوشته ها و دیدهای او موفق شدند که به خویشتن اسلامی خویش بازگردند
آشنایی دکتر شریعتی با فلاسفه اسلامی به چه میزان بود ؟
دکتر شریعتی با آثار فلاسفه اسلامی از قبیل بوعلی سینا ، خواجه نصیرالدین طوسی ، ملاصدرا ، میرداماد آشنایی سیستماتیک نداشت کتابهای فلسفه اسلامی را به صورت درس نخوانده بود و حتی به صورت پیوسته هم مطالعه نکرده بود یعنی چنین نبود که مثلاً آثار بوعلی سینا یا ملاصدرا و یا لااقل اشارات و شفای بوعلی یا اسفار ملاصدرا یا حتی آثار ارسطو و افلاطون را که مربوط به قبل از اسلام است ، مانند آن کسانی که در فلسفه مطالعه میکنند ، مطالعه کرده باشد ولی از طریق نوشته های دیگر با اندیشه های این متفکران بزرگ آشنایی به هم زده بود در مطالعات جدیدش یعنی مطالعات پیرامون آثار اندیشمندان غرب ، آشنایی خوبی به دست آورده بود و در آن زمینه مطالعات ایشان بی واسطه تر بود با قرآن ، نهج البلاغه و آثار دیگر اسلامی مقداری آشنایی مستقیم و مقداری آشنایی از طریق کتاب های دیگر پیدا کرده بود واز این مجموعه توانسته بود در ذهن نقاد و پرشعله خودش یک گداخته جدیدی به وجود بیاورد که دارای گرما و جاذبه و اثر خاصی بود بعد هم کوشیده بود مقداری بافت های فرهنگی و اجتماعی جامعه اسلامی ایران را بشناسد وهمچنین درباره کل جامعه بشری بیندیشد دکتر توانست از مجرای شعر و ادب ، با اندیشه های فلاسفه و عرفای اسلامی آشنایی خوبی پیدا کند و به هر حال از این جغرافیا یک نگرش گسترده داشته باشد
گستردگی در نگرش در آثار دکتر مشهود است
تأثیر دکتر شریعتی را در انقلاب تا چه حد می بینید ؟
دکتر در توسعه و تقویت شور انقلاب جامعه ما به خصوص نسل جوان تأثیر بسزایی داشت و توانست قلب و احساس و ذهن جوان های ما را برای درک پیام های امام آماده تر و به فهم و پذیرش این پیام های انقلابی نزدیک تر کند توانست پیوند میان نسل جوان و روحانیت مسئول و متعهد را در یک راستای انقلابی برای نسل جوان قابل فهم تر کند به هر حال کار دکتر به خصوص در آن سالهای 49 ، 50 تا 57 چه در داخل ایران و چه در خارج ایران روی جوان های ما اثر مثبت داشت
برداشت گروه ها از نظرات دکتر را چگونه ارزیابی میکنید ؟
دکتر یک پویش بود دکتر یک حرکت و یک دگرگونی بود میدانیم که مواضع انسان در دگرگونی ها تغییر میکند ؛ برخی از مواضعش پسند بعضی از گروه ها می افتد در حالی که برخی از مواضعش ضد آن گروه هاست هر انسانی این طور است و دکتر یک استثنا نیست
بعضی گروه ها می روند و آن مواضعی را که پسند خودشان است می گیرند و آن مواضعی را که بر ضد موضع گیری خودشان است نادیده میگیرند گروه های خودمحور عموماً به این صورتند که از هر شخصیت و جریان و چهره و صاحب نظر روی آن چیزی که به سودشان است تکیه میکنند و آن را که به زیانشان است دور انداخته و نادیده میگیرند دکتر هیچ وقت معتقد نبوده که هر چه گفته صحیح است و این را بارها تکرار کرده مگر میشود یک انسانی هوشیار و آگاه و اندیشمند باشد و بگوید که هرچه من میگویم درست است ؟ دکتر در کتاب یاد و یادآوران میگوید پارسال من در عرفات درباره زیارت عاشورا یا زیارت امام حسین یا زیارت وارث که مردم می خواندند نظرم چه بود و امسال نظرم چیست و این دو نظر صد و هشتاد درجه با هم فرق میکنند
او این دگرگونی پیش رونده را برای خودش کمال می داند و آنچه را که پارسال می اندیشید امسال برای خودش قابل قبول نیست اما این گروه ها مثلاً روی اندیشه پارسال او که به وسیله خودش رد شده تکیه میکنند ، بی آن که به رد امسالش اشاره ای بکنند
نقاط مثبت و منفی در اندیشه و مشی شریعتی کدام اند ؟
دکتر در بعضی از برداشت هایش از آیات قرآن و روایات شیوه ای را دنبال میکرد که ما آن شیوه را شیوه اصحاب رأی میگوییم یعنی شیوه کسانی که می کوشند تا یک عبارت را مطابق با اندیشه دلخواهشان معنی بکنند این شیوه شیوه پرآسیب و خطری است
در قسمتی از نوشته های دکتر که سالها پیش مطالعه میکردم در حاشیه آنها از این یادداشتها به طور مکرر نوشته ام که دکتر در اینجا یک اندیشه ای را دوست داشته دلش می خواسته که این اندیشه اندیشه مستند اسلامی باشد بعد رفته و این آیات یا روایات را پیدا کرده و خواسته آنها را طوری معنا کند که سند اسلامی اندیشه های دلخواه خودش باشد ما به طور کلی این شیوه را شیوه صحیحی نمی دانیم و معتقدیم که انسان وقتی می خواهد دنبال اسلام شناسی برود ، میتواند با اندیشه های گوناگون برای فهم قرآن برود ، ولی وقتی دنبال فهم قرآن رفت اول باید تحقیق کند که قرآن کدام اندیشه را تأیید میکند بعد بگوید که اندیشه قرآنی این است ولو این اندیشه برای خودش اندیشه ای نباشد که از لحاظ استدلال و عقل قابل پذیرش باشد انسان اگر بخواهد اسلام شناسی بکند باید بدون پیش داوری به سراغ اسلام برود هرچند که درباره همه مکتب ها همین طور است ولی این مسئله خصوصاً در مورد اسلام که مکتب وحی است دقیق تر می باشد در مواردی متأسفانه سالها فاصله شده و نمونه هایش یادم نیست اما در آن کتاب یادداشت کرده ام به نظر می رسید که دکتر این طور باشد در دیدارهای مأنوس کننده ای که گهگاه با مرحوم دکتر شریعتی داشتیم این نکات رابا صداقت و صراحت برادران با ایشان در میان گذاشتم و در ایشان هم مقاومتی ندیدیم برعکس آنچه در مورد او میگویند که یک دنده بود و روی آرای خود پافشاری میکرد
یادم می آید که یک بار مفصل با ایشان صحبت کردم و ایشان پذیرا بودند برادر عزیزمان آقای خامنه ای در مورد دیگری نقل کردند که درباره موضوعی با دکتر بحث کردند و ایشان پذیرا بودند بنابراین ، طبیعی است که یک انسان جستجوگر و کاوشگر و پوینده باید واقعاً آماده پذیرش آن چیزی باشد که به پویش و کاوش سالم او کمک کند بنابراین این ضعف در کارهای دکتر بود ، اما چنین نبود که ایشان در برابر تذکرات و یادآوری ها و بحث های بی غرض ، خالص و روشنگری که می توانست به برطرف کردن این نقص و این ضعف کمک کند مقاومت لجوجانه داشته باشد من دکتر را حتی یک بار هم این طور ندیدم
بنابراین کسانی که آثار دکتر را مطالعه می کنند لازم است به این نکته توجه داشته باشند که دکتر در موارد متعدد روی ذوق و قریحه خودش به برداشتی میرسید که آسیب و زیان همراه دارد برای این که صحیح این است که انسان وقتی بخواهد بداند که قرآن چه میگوید بایددرست دقت کند که عبارت قرآن چه میگوید ؛ صرف نظر از این که این برداشت با برداشت خودش یکی و موافق باشد یا موافق نباشد جنبه های مثبت کار دکتر خیلی زیاد است انصافاً دکتر درخششی در تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب بود
میزان انتقاد پذیری دکتر شریعتی را چگونه ارزیابی میکنید ؟
تقدیر و ستایش من از دکتر به خاطر این است که او را جستجوگری یافتم که اگر با زبان روشن و منطق بی غرضانه با او صحبت می کردی آماده آن بود که در نظراتش در ساخته های پیشینش تجدید نظر کند و این خود یک بعد زیبا و متعالی در هر انسانی است زیرا حق و حق پرستی هم از نکته های بارز اسلام است
چرا جامعه ما به جای استفاده مثبت از چهره ها و سرمایه هایش ، سراغ انگ زدن هایی می رود که به این استفاده مثبت ضرر می زند ؟ این شیوه ، شیوه ای که من از اسلام آموخته ام نیست و آن را نمی پسندم
من معتقدم از دکتر و بسیاری سرمایه های علمی دیگر می توان استفاده مثبت سازنده کرد و این نکته های ابهام را مانع استفاده سازنده قرار نداد باز هم تأکید میکنم که مطالعه گران آثار دکتر باید توجه داشته باشند دکتر یک شدن تیز و تند است و خود دکتر در یکی از سخنرانی هایش این مسئله را درباره عده ای از متفکران غیر مسلمان دارد وقتی می خواهد بگوید مارکس چه میگفت باید بگویید مارکس در چه زمانی ؟ مارکس در زمان نوشتن مانیفست ؟ مارکس در چه سنی مورد نظر است ؟ خود او هم روی این مسئله تکیه داشت که وقتی میگفتند مارکس چه می گفت باید میگفتند در چه زمانی چه میگفت ؟
این را در فقهای خودمان هم می بینیم مثلاً علامه حلی و علامه طوسی از فقهایی هستند که خیلی کتاب نوشتند وقتی میگویند نظر علامه حلی باید بگویید در چه سال و در چه کتابی ؟ چه بسا علامه حلی و شیخ طوسی با نظر و فتوایی که در آثار پنجاه سالگی داشته نظر و فتوایی را که در سن سی سالگی داشته رد کرده باشد باید بگویم ذهن های تیز و تند که یک پویش با شتاب هستند بدین گونه اند
بنابراین مطالعه گران آثار دکتر باید بدانند که دکتر برداشت اسلامی را که در سن سی سالگی داشته در سن چهل و پنج سالگی رد کرده و بی ارزش دانسته است
اگر درباره چگونگی استفاده از آثار دکتر نکاتی به نظرتان می رسد بفرمایید
به طور کلی باید بگویم مطالعه گرهای ما لازم است قبلاً با یک مجموعه منقح که انطباقش با تعالیم اسلامی روشن باشد آشنا شوند باید یک برداشت جمعی از اسلام داشته باشند و سپس به دنبال این نوشته های پرنشیب و فراز بروند والا ذهنشان در این نشیب و فرازها گم می شود و به این آسانی ها نمی توانند به یک برداشت شکل یافته از اسلام برسند
من به انتخاب نسل جوان اعتقاد داشته و دارم این نسل را یک نسل پیشرفته احساس میکنم حدود سی و پنج سال یا بیشتر است که با این نسل همیشه پیوند فکری و ذهنی داشته و دارم معتقدم که خداوند در این مملکت گنجینه های استعداد سرشار آفریده و این گنجینه های سرشار واقعاً سرمایه های بزرگ آینده هستند
چه ذوق ها ، چه قریحه ها و چه فکرهای عمیق تجزیه و تحلیل همه قابل تحسین است بنابراین ، امید فراوان دارم که این نسل با آنچه می خواند ، یا آنچه می شنود و آنچه می گوید راهگشای توده های محروم و مستضعف و راهگشای کل بشریت باشد باید بگویم نسل جوان بسیار مایه امید آینده ما هستند به این نسل سفارش میکنم مواظب باشند که در هیچ جریانی غرق نشود خویشتن خویش را بشناسد و با حفظ هویت اصلی خود این حرکت سازنده پرشتاب را ادامه دهند