سير ابدي
نمي دانم اين سير ابدي
و اين كشف و شهود و مستي بخش
كه هر روز و هر دم مرا
در اين اقيانوس اعظم و بي كرانه و بي انتهايي
كه خلسه و جذب و مراقبت و تامل و اشراق مي نامند
ولي نام ديگري دارد
و نام ندارد كه در نام نمي گنجد،
فروتر مي برد و غرقه تر مي سازد.
تا كجاها مي كشد و تا كجاها مي رسم؟
تا خدا و آن سوي درياي خدا
تا كجا؟
آن سوي هر سويي
تا چه مي دانم؟
اما مي دانم تا منزل مرگ خواهم رفت
و مي دانم كه مرگ منزلي در نيمه ي راه است.
آيا از آن سوي مرگ نيز سفري خواهد بود؟
كاشكي باشد!
كاشكي از پس امروز بود فردايي!
از معلم شهید دکتر علی شریعتی +