خاطراتِ زندان

خاطرات دوره های زندانی بودن دکتر

مارک اسلحه دکتر شریعتی چه بود

خاطرات کسانی که سالها در زندان های مخوف طاغوت تحت شدید ترین شکنجه ها قرار داشتند بسیار خواندنی است. چرا که آنها از نزدیک با ظلم شاه و اطرافیانشان در ارتباط بودند و به خوبی می‌توانند تاریخ آن دوره را روایت کنند. آنچه می‌خوانید خاطره ای جالب است از یک زندانی سیاسی زمان پهلوی: *یکی …

مارک اسلحه دکتر شریعتی چه بود ادامه »

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – 5

پس این شریعتی کجاست ؟ پوران شریعت رضوی: {دکتر} خودش به شوخی می گفت، این منم کسی که هیجده ماه تنها در زندان انفرادی به سر بردم و سالم ماندم، در حالی که بعضی از زندانی ها در همان هفته های اول ممکن بود، تحمل آن همه سختی و تاریکی و ناراحتی های زندان انفرادی …

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – 5 ادامه »

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – 4

پوران شریعت رضوی: در طول 18 ماهی که در زندان بود، در سلول مجرد به سر می برد، یکی دو دفعه دیگر هم گویا کسانی را به سلول او برده اند به طوری که خودش برای ما می گفت مدت سه ماه شخصی را به نام(…) به سلول علی می آوردند تا شاید بتوانند اطلاعاتی …

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – 4 ادامه »

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – ۲

یک بازجوی بدجنسی که مرا درست نمی شناخت و اصلاً بازجوی من نبود، مرا برای مقابله با دیگری صدا زده بود، در ضمن صحبت گفت: “تو داری دروغ میگی، می خواهی ما را کوچه غلط بدی، اینجا کی و کی و کی آمده اند و لنگ انداخته اند، تو کوچکتر از آنی که بخواهی سر …

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – ۲ ادامه »

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – ۱

یک روز حسین زاده(عطار پور)، شکنجه گر ساواک شاه مرا از سلول احضار کرد و در آنجا پدر پیر و زجر دیده ام را دیدم که دوران زندانش پایان یافته بود. دستش را بوسیدم، چشم هایش نمی دید و مرا نمی شناخت؛ گفتم: بابا! من علی ام! و دستش را بوسیدم، اشک هایش به رویم …

خاطرات دکتر شریعتی در زندان – ۱ ادامه »