اصلاحات ارضی یا انقلاب زرد

علی به مناسبتهای مختلف تلاش می کرد سیاستهای ریاکارانه رژیم پهلوی را افشا کند . او در یکی از جلسات سیاسی آن زمان که از طرف رژیم پهلوی تشکیل شده بود ، شرکت می کند و بنا به اظهارات آقای محمود عمرانی :
شریعتی جو جلسه ای را که حسنعلی منصور نماینده رژیم پهلوی قبل از انقلاب سفید با انگیزه جذب دانشجویان به اصلاحات ارضی داشته است ، با تعبیر ” انقلاب زرد ” به هم می زند .
قبل از این که در ایران انقلاب سفید مطرح شود ، حسنعلی منصور مامور می شود که از طرف رژیم به خارج از کشور ( به گفته شریعتی با شعارهای انقلابی و دست پر از پول ) برود ، و البته در آن زمان مرکز فعالیت دانشجویان ایرانی در فرانسه و پاریس بوده است . در آنجا منصور نشست ها و جلسات مختلف و سمینارهای متعددی برگزار می کند و با دانشجویان صحبت می کند . حالا از یک طرف دست پر از پول و از طرف دیگر شعارهای بسیار پرشور انقلابی ، در این گفت و شنودها بسیاری از افراد اپوزیسیون جذب می شوند ، از جمله آنها هوشنگ نهاوندی ، عالیخانی و هدایتی بودند . ظاهرا دو نفر جذب نمی شوند ، دو نفر یکی شریعتی و یکی صوراسرافیل که پسر جهانگیر خان صوراسرافیل بود . این دو نفر در یکی از جلسات که جمعیت زیادی آمده بودند موضع می گیرند . در یکی از این جلسات منصور می گوید : شما چکار می خواهید بکنید ، رژیم در ایران خودش می خواهد انقلاب بکند ، شما مگر نمی خواهید کشاورزی را حل بکنید ، اصلاحات ارضی بکنید ، مگر نمی خواهید به کارگرها برسید ، ما می خواهیم انقلاب بکنیم ، انقلاب نه به رنگ سیاه یا به رنگ سرخ ، می خواسته بگوید انقلاب سفید که شریعتی از وسط جمعیت داد می زند ( زرد ) و این جمله جلسه را به هم می ریزد و جو جلسه متشنج می شود و بعد مقاله ای می نویسد تحت عنوان ( انقلاب زرد یا تیری که کمانه کرد )1


شریعتی که از دوران نوجوانی در کنار پدری فرزانه و مبارز در عرصه های فکری و سیاسی بر ضد ظلم و جل مبارزه می کرد ، در فرانسه هم به فعالیتهای فکری و سیاسی ادامه داد و با جنبش آزادیبخش الجزایر علیه استعمار فرانسه همکاری می کرد .

1. در سالهای 42-41 رژیم شاه مسئله انقلاب سفید را پیش کشید و در حقیقت می کوشید با طرح انقلاب با یک تیر دو نشان بزند : یک تطمیع دولت امریکا و دوم خلع سلاح مخالفین خود ، و با علم کردن شعارهایی از قبیل اصلاحات ارضی ، احقاق حقوق کارگران و دهقانان ، آموزش عمومی ، آزادی زنان که خواسته های عمده جنبشهای دانشجویی و نیروهای سیاسی مخالف را تشکیل می داد ، شاه می خواست در مقام سردمدار اصلاحات به تصور خود زمینه های اجتماعی شکل گیری حرکتهای اعتراضی را از بین برده و در انظار بین المللی وجاهت ملی پیدا کند . تلاش اپوزیسیون خارج از کشور ، همچنان که در داخل ، این بود که سیاست دوپهلو و مزورانه شاه را افشا کند و انگیزه ها و سیاستهای پشت پرده را نشان دهد .
در آن زمان دانشجویان شعارهایی را در مقابل دانشگاه تهران زده بودند که اصلاحات آری دیکتاتوری نه . در واقع دانشجویان با اصلاحات ارضی موافق بودند ولی با زورگویی و دیکتاتوری رژیم پهلوی مخالفت می کردند . برای اطلاع بیشتر از مواضع سیاسی علی درباره اصلاحات ارضی رژیم پهلوی به مقاله تیری که کمانه کرد مندرج در نشریه ایران آزاد شماره 9 مراجعه کنید .

این رابطه به صورت همکاری وی با جبهه آزادیبخش در سطح (( المجاهد )) ارگان جبهه بود . شریعتی قلم و استعداد خود را در خدمت رهایی مردم الجزایر از استعمار فرانسه قرار داد . به زودی وی با نویسندگان و متفکرینی چون فرانس فانون و عمار اوزیغان در جنبش الجزایر آشنا شد و با فانون دوستی تازه پیدا کرد .
همکاری شریعتی با جبهه آزادیبخش ، سر و کارش را به پلیس فرانسه کشاند و بالاخره یک بار شریعتی ، وقتی سر قرار و میعاد ( در پاریس ) که لو رفته بود ، حاضر می شود مورد حمله شدید و کشنده اوباش و اراذل وابسته به پلیس فرانسه قرار می گیرد و به علت ضربات وارده بلافاصله بیهوش می شود و وقتی چشم باز می کند خود را با دست و پاهای شکسته در بیمارستان می یابد . شریعتی سه هفته در بیمارستان بود تا بهبودی نسبی یافته و مرخص می شود .
از دیگر نمونه های همکاریش با خلق محروم جهان سوم ، شرکتش در فعالیتهای آزادیخواهانه انقلابیون کنگره بود . به دنبال و پس از افشای شهادت قهرمان کنگو – پاتریس لومومبا – علی به نمایندگی از طرف دانشجویان ایرانی در تظاهرات سیاهپوستان در پاریس در مقابل سفارت بلژیک شرکت می کند و در سخنرانیهایش از مبارزات حق طلبانه آنان پشتیبانی می نماید . پس از حمله سیاهپوستان خشمگین به سفارت بلژیک و آتش زدن آنجا ، پلیس فرانسه حمله می کند و عده زیادی از جمله علی را دستگیر ساخته و در زندان سیته محبوس می کند . در آنجاست که علی گفتگوی معروفش را با گیوز به عمل می آورد . دولت فرانسه در آغاز قصد اخراج او را داشت اما با حمایت قاضی دادگاه ، اجرای حکم را معوق می گذارد 1 .
آقای (( محمود عمرانی )) که وصف ماجرای زندان رفتن علی را از خود شریعتی شنیده بود می گوید :
زمانی که شریعتی در فرانسه بود و اوج انقلاب الجزایر ایشان هم دانشجو بوده و با نهضت آزادی بخش الجزایر همکاری داشت . در یک تظاهراتی که به خاطر کشتن لومومبا در فرانسه برگزار کردند ، پلیس فرانسه به تظاهرکنندگان حمله کرد ، تعدادی دانشجو را دستگیر کرد و اینها را در زندانی به نام ( سیته ) زندانی کرد . علی وصف زندان را می کرد که زیرزمینی بوده است که فضای بازی داشت ، فقط تعداید ستون داشت . ظاهرا زیرزمینی از قصرهای قدیمی بوده است . در زندان دانشجوهای کشورهای مختلف بودند و اینها دوتا ، سه تا ، پنج تا ، حلقه هایی در کنار هم از این ستون های زندان تشکیل داده و شروع به بحث سیاسی می کنند . یکی از این حلقه ها مربوط به شریعتی با ( مسیو گیوز ) که از کشور توگو بود ، شریعتی نقل کرد که گیوز بعد از انقلاب در آن کشور وزیر فرهنگ شد . یواش یواش حلقه های مجاور شکسته شد و دیگران جذب بحث اینها می شوند این حلقه بزرگ می شود ، تا اینکه کل آن جماعت خواهش می کنند که شریعتی و گیوز این بحث را مجددا آغاز کنند و اینها مجدد شروع می کنند . و بعدها در فرانسه تحت عنوان گفتگوهای مسیو شریعتی و مسیو گیوز چاپ می شود که بحث مربوط به جهان سوم و مشکلات جهان سوم و انقلاب در جهان سوم بوده است2 .
و همچنین آقای دکتر (( محمد مولوی )) خاطره جالبی از ارتباط دکتر شریعتی با مبارزان الجزایری دارند که چنین بیان می کنند :

1. تصویری ناتمام از زندگی دکتر شریعتی ص 35
2. از خاطرات محمود عمرانی ، به نقل از کتاب میعاد با علی ( یادواره هفدهمین سالگرد شهادت دکتر علی شریعتی ) نشر تفکر ، سال 1373 چاپ اول صص 220 و 221 .
من اهل مشهد هستم و دکتر شریعتی را از کودکی می شناسم . من در دبیرستان شاهرضا تحصیل می کردم و علی در دبیرستان فردوسی درس می خواند ولی ما در جلسات ” کانون نشر حقایق اسلامی ” که به سرپرستی استاد محمدتقی شریعتی برگزار می شد با هم بودیم . در پاریس هم جلسه مفصلی داشتیم ، آقای ” ژان پل سارتر ” هم در آن جلسه بود ، جلسه ای زیرزمینی در جهت مبارزات الجزایر بود . در همین جلسه ( ژان پل سارتر ) از من سوال کرد تو این علی را می شناسی ؟ من گفتم : بله . گفت : او ستاره ای است که از شرق طلوع خواهد کرد1 .

س

1. نشریه تراز ، شماره 13 آذر ماه 1378 به نقل از کتاب شریعتی در آیینه خاطرات ، ش . لامعی ، انتشارات رامند سال 1379 چاپ اول

 

منابع :

کتاب  : طرحی از یک زندگی، پوران شریعت رضوی – (همسر دکتر علی شریعتی)

نشر الکترونیکی : وب سایت شریعتی در نیمه حرف.کام، اِنی کاظمی – (Shariati.Nimeharf.Com)

1 دیدگاه دربارهٔ «اصلاحات ارضی یا انقلاب زرد»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *