اعتراض

از کامو می پرسند : تو که در جهان مسئولی را نمی شناسی و به خدا معتقد نیستی ، و برای خودت طرف مقابلی قائل نیستی که اعتراضت را بشنود ، پس فریاد اعتراضت ، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ وقتی معتقدی که گوشی برای شنیدن نیست ، چه دلیلی هست برای اعتراض کردن و فریاد کشیدن؟می گوید :
اعتراض نمی کنم تا مخاطبی بیابم یا مسئولی را بیدار کنم و یا سرزنش کنم ، اعتراض میکنم چون نمیتوانم اعتراض نکنم ؛ اعتراض میکنم که اگر نکنم ، نظامی را که بر انسان حاکم است ، و وضع موجود را پذیرفته ام و بدان تسلیم و با آن همراه شده ام ، در حالی که میخواهم نفی کننده باشم ، نه تسلیم شونده و پذیرنده .
و من سخن البرت کامو را در زندگیم ، بر اساس رسالت و مسئولیت کوچک و حقیری که نسبت به آگاهی و شعور و اعتقادم، حس میکنم ، سرمشق قرار داده ام …
تا آنجایی که حلوقمم اجازه داده است فریاد کشیده ام ، حرف زده ام و کاری کرده ام اگر اینهمه را نمی کردم پذیرفته بودم و تسلیم شده بودم و اینهمه اندکی آرامش می بخشد که آرامش نیز سیاه و سفید دارد …
دلهره و اضطراب و هیجان و هراس از آن کسی است که ندارد ، اما امید « داشتن » را دارد و منتظر موفقیت است ؛ در پایان راهی که رفته است ؛

در انتظار رسیدن به نتایجی است .
اما آنکه راه بی برگشت و بی فرجام را بر گزیده است ، هرگز از هیچ عاملی شکست نمی خورد و هیچ عاملی نمیتواند او را بشکند
____________
(اسلام شناسی1 ،مجموعه آثار 16 ص 181و182 )

4 دیدگاه دربارهٔ «اعتراض»

  1. همیشه از خدا خدا خواسته ام که مرا تنها خواننده و تحسین کننده آثار شریعتی یا دیگر بزرگان قرار ندهد !!
    بلکه به من کمکم کند تا آنجا که میتوانم عمل کنم به آنچه خوانده ام

  2. کلمه ای نیست تا توصیف ان شیر بیشه ی تحقیق ان شجاع صفدر صدیق را کنم فقط میتونم بگم خااااارق الععععععععادهههههههههههه.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *