ای علی! همراه تو به کویر میروم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان عشق، در توفانهای سهمگین تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بیانتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما میتازد.
|
ای علی! همیشه فکر میکردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثیه میخوانم ! ای علی! من آمدهام که بر حال زار خود گریه کنم، زیرا تو بزرگتر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی!…خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نیِ وجودم را با هنرمندی خود بنوازی و از لابلای زیر و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آوای تنهایی و آواز بیابان و موسیقی آسمان بشنوی.میخواستم که غمهای دلم را بر تو بگشایم و تو «اکسیر صفت» غمهای کثیفم را به زیبایی مبدّل کنی و سوزوگداز دلم را تسکین بخشی. میخواستم که پردههای جدیدی از ظلم وستم را که بر شیعیان علی(ع) و حسین(ع) میگذرد، بر تو نشان دهم و کینهها و حقهها و تهمتها و دسیسهبازیهای کثیفی را که از زمان ابوسفیان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمایانم. ای علی! تو را وقتی شناختم که کویر تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن یافتم. قبل از آن خود را تنها میدیدم و حتی از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهی از غیرطبیعی بودن خود شرم میکردم؛ اما هنگامی که با تو آشنا شدم، در دوری دور از تنهایی به در آمدم و با تو همراز و همنشین شدم.
ای علی! همراه تو به حج میروم؛ در میان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو میشوم، اندامم میلرزد و خدا را از دریچه چشم تو میبینم و همراه روح بلند تو به پرواز در میآیم و با خدا به درجه وحدت میرسم. ای علی! همراه تو به قلب تاریخ فرو میروم، راه و رسم عشق بازی را میآموزم و به علی بزرگ آنقدر عشق میورزم که از سر تا به پا میسوزم….
راستی چقدر دلانگیز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان میدهی که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهای بسیار کوچکش نوازش میدهد و زیر بغل او را که بیهوش بر زمین افتاده است، میگیرد و بلند میکند! ای علی! تو «ابوذر غفاری» را به من شناساندی، مبارزات بیامانش را علیه ظلم و ستم نشان دادی، شجاعت، صراحت، پاکی و ایمانش را نمودی و این پیرمرد آهنیناراده را چه زیبا تصویر کردی، وقتی که استخوانپارهای را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» میکوبد و خون به راه میاندازد! من فریاد ضجهآسای ابوذر را از حلقوم تو میشنوم و در برق چشمانت، خشم او را میبینم، در سوز و گداز تو، بیابان سوزان ربذه را مییابم که ابوذر قهرمان، بر شنهای داغ افتاده، در تنهایی و فقر جان میدهد … . ای علی! تو در دنیای معاصر، با شیطانها و طاغوتها به جنگ پرداختی، با زر و زور و تزویر درافتادی؛ با تکفیر روحانینمایان، با دشمنی غربزدگان، با تحریف تاریخ، با خدعه علم، با جادوگری هنر روبهرو شدی، همه آنها علیه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ایمان و روح، بر آنها چیره شدی، با تکیه به ایمان به خدا و صبر و تحمل دریا و ایستادگی کوه و برّندگی شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزویر» برخاستی و همه را به زانو در آوردی. برگرفته از : http://www.edalatkhahi.ir/000299.shtml |
ای علی! تو مرا به خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم.
بسیارجالب بود موفق باشید
سلام به همه دوسداران حقیقت و پاکی و صداقت
میخام همه دوستای خودم رو برای آشنایی بیشتر در مورد آراء و نظرات دکتر به 2 کتاب ارجاع بدم، اگه کسی اهل تحقیق باشه !!!
اگه اسم خودت رو عدالتخواه و حقیقت جو گذاشتی ودنبال حق و حقیقت هستی برو اینا رو بخون و دوستای دیگت رو هم روشنگری کن !!!
اگه متعصب عنود نیستی و دنبال حقیقت و اهل تحقیقی!!!
1) کتاب نامه تاریخی شهید مطهری به امام خمینی انتشارات صدرا
2) کتاب الفاضلیه در رد عقاید و ادیان نوشته سید یوسف فاضل در تاریخ 1349 چاپ شده و اولین و آخرین دوره چاپ بوده و دیگه تجدید چاپ نشده ؛ ولی دوستان اهل تحقیق تهرانی میتونن این کتاب رو در خیابان ناصر خسرو کوچه حاج نایب روبروی پوستر حفظی طبقه 2 کتابفروشی روستایی تهیه و دوستان خود رو روشنگری کنند ولی نباید تعصب داشته باشیم !!!
همینجا منتظر جوابم …
احسنت
خیلی خوب گفتی عمران جان
سلام، از اینکه این کتابا رو معرفی کردی ممنون. من در نامه مطهری که فقط ناتوانی در انتقاد از دکتر رو دیدم. من نسبت به شریعتی تعصب ندارم اما هر کی میاد ازش انتقاد کنه فقط هی میاد میگه من اگه «فرصت باشه» اگه «وظیفه باشه» اگه فلان من انتقاد میکنم خوب بابا اون یه رشنفکر بوده حرفشو زده تو هم بیا اگه دلیل داری بیا حرفشو بکوب نه با هزار تهمت خودشو. هی میگن این غرب زده است و الست و بله. بابا حرف زده منطق داری یا علی.
بد بختانه مثل جرج بوش شعارتان شده یا با ما یا علیه ما
ازاین مطلب واقعاً لذت بردم-اما نمی دونم چرا در کشور ما دکتر چمران را قبول دارند و بیمارستان و اتوبان به نامش میکنند و افکار و عقاید و کتابهای او را دردسترس همه قرارمی دهند وجدیداً در کتابهای مترو هم زندگینامه اورا چاپ می کنند اما دکتر شریعتی که به نوعی معلم ،همراه،دوست،وپیشرو دکتر چمران میباشد و ایشان هم از دکتر شریعتی به عنوان استاد و راستین یاد می کنند هنوز ان جایگاه واقعی و درخور را برایشان در نظر نمی گیرند .بنده معتقدم او هم باید آنقد در روح و فکر جوانان و نوجوانان ما تکرار شود که یادش و راهش الگوی زندگیشان شود .
سلام. شریعتی معلمی بود که برای سوختن آمده بود. وچه عاشقانه سوخت……..
سلام
تاریخ انسانها اگر انسانی باشد چه زیبا خوب و بد را جدا می کند و به نمایش می گذارد و چقدر تاریخ انسانهای بزرگ به هم شبیه است.
خوارج و بنی امیه علی علیه السلام را کافر می خوانند و بر روی منابر خود، او را لعن می کنند
روحانیان حوزه ملا صدرای حکیم را کافر می خوانند و او را طرد می کنند
خمینی کبیر بخاطر اینکه فلسفه می گوید به صورت پسرش سیلی می زنند و او را نجس می دانند .چه کسانی همان روحانیان مدرسه علمیه
و علی را کافر می شمارند چه کسانی؟ باز هم همان روحانیان حوزه علمیه
شما خود قضاوت کنید
سلام به همه رهجویان راه جق :
به نظر من بهتره به جای بحث کردن نقطه نظرات مشترکی رو که ما رو بسوی کمال و رشد سوق میده پیدا کنیم و به هم توصیه کنیم که اگر رشد کنیم خداوند خود فرقان را به ما عطا خواهد کرد.
سلام. باید توجه داشت که لازمه ی اشتراک نظرات بحث کردن هست. منتها مباحثه نه مجادله
دوباره سیب بچین حوا…خسته ام… بگذار از اینجاهم بیرونمان کنند…
برهنه ات میکنند تا بهتر شکسته شوی!نترس گردوی کوچک من،آنچه که سیاه میشود روی تو نیست،دستان آنهاست…(یه روزی حقیقت دکتر برای همه مشخص میشه.به دوستای گلم پیشنهاد میکنم کتاب”پدر،مادر ما متهمیم”رو حتما بخونن)
سخنرانی تاریخی وزیبای دکترچمران درباره ی دکترشریعتی
این روهم گوش کنید بد نیست
http://bazchamran.ir/post/227
البته نظر آیت الله خامنه ای رو هم درمورد دکترشریعتی بخونید بد نیست
قابل توجه مخالفین دکتر
ایشان نظراستاد مطهری رو نوعی افراط عنوان کردند
فکرکنم دربولتن نیوز مطلبش رو خوندم
نه ازتقدیرهای بی حدوحصراول ونه ازحرف های تخریبی آخر
دکتر علی شریعتی:
چیزی که میگویم فقط به خاطر حقیقت است
از میان بزرگان انقلاب هیچکس به اندازه انسان باهوش ،کسی که دکترایش را با عالیترین نمرات قبول شده و عملش جنگ مستقیم با دشمن ،کسی که هم در عمل و هم در نظر خودشو ثابت کرد،هیچکس به اندازه او علی شریعتی را نشناخت. همین برای شریعتی کافی بود
ادکتر زندگیشو در راه حقیقت و فقط و فقط حقیقت گذاشت.و از میان بزرگان انقلاب هیچکس به اندازه انسان باهوش ،کسی که دکترایش را با عالیترین نمرات قبول شده و عملش جنگ مستقیم با دشمن ،کسی که هم در عمل و هم در نظر خودشو ثابت کرد،هیچکس به اندازه او علی شریعتی را نشناخت. همین برای شریعتی کافی بود
شریعتی در جایی وقتی روشنفکر نماها از یک طرف و وهابیون از طرف دیگه شیعه رو به خاطر زنده نگه داشتن امام حسین میکوبند ،به صراحت میگه: من اصلا اسلام بدون امام حسین را قبول ندارم. و من هم با توجه به نقش اساسی فکری شریعتی بعد از امام عرض میکنم من انقلاب بدون شریعتی را قبول ندارم.
بی نظیر بود درود بر یاوان راستین اسلام
دروودبردکتر علی شریعتی وهمه خدمتگزاران راستین اسلام